بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «، خدمتی بزرگ به بشریت ٢» روز سه‌شنبه، ١۴٠٢/٠٢/٢۶ ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز شهادت امام صادق (ع)، ششمین امام معصوم و جانشین پیامبر اسلام (ص) است، لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن خود را با سلام و صلوات به روح بلند این امام همام آغاز می‌نمائیم؛ در روز گذشته در رابطه با «نهضت عظیم علمی» امام صادق (ع) به‌عنوان خدمتی بزرگ به جهان بشریت سخن گفتیم؛ اما متأسفانه بعضی از مغرضین و افراد غافل و جاهل در طول تاریخ، این نهضت بزرگ را زیر سؤال برده‌اند که چرا امام از موقعیت ویژه خود در این زمان در برابر غاصبان خلافت، قیام مسلحانه ننموده و مبارزه‌ی مستقیم نکردند؛ در حالی که بنی‌امیه و بنی‌العباس هر دو ضعیف بودند و امام صادق (ع) نیز از چنان آزادی و اقبالی برخوردار بودند که توانسته‌اند بیش از چهار هزار شاگرد را در مکتب خود تربیت نمایند؛ لذا دوران امامت سی و چهار ساله‌ی حضرت را بی‌فایده و یا بسیار کم فایده خوانده‌اند!!! البته مسلماً این برداشت جاهلانه از آن روست که این افراد از قدرت علم و دانش، و نقش آن در تشکیل حکومت و تمدن اسلامی غافلند؛ و اهداف امام صادق (ع) از نهضت بزرگ علمی را درک نکرده‌اند! و نمی‌دانند که در نگاه اسلام، علم و دانش به عنوان یک قدرت و از عوامل اصلی و اساسی ایجاد حکومت و سلطنت است؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «العِلمُ سُلطانٌ، مَن وَجَدَهُ صالَ بِهِ، ومَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيهِ»: «دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد، با آن يورش برد و هر كه آن را از دست بدهد، بر او يورش برند» (شرح‏ نهج‌البلاغه، ابن‌ابی‌الحدید، ج ۲۰، ص ۳۱۹) بر همین اساس امام صادق (ع) در این دوران، خط و استراتژی کلی امامت و رهبری خود را به عنوان یک «مبارز واقعی» در سه محور اصلی پی‌ریزی نمودند که رهبر معظم انقلاب در «کتاب پیشوای صادق» خود، این سه بُعد را به خوبی ترسیم کرده‌اند: ۱- تبیین و تبلیغ مسأله‌ی امامت و ولایت؛ ۲- تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه‌ی فقه جعفری و نیز تفسیر قرآن بر اساس بینش شیعی؛ ۳- ایجاد تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک سیاسی؛ از نگاه کلی اسلام نیز همین سه محور، یعنی «امام»، «علم» و «امت» در واقع سه ضلع تشکیل حکومت و تمدن اسلامی است؛ هر چند که اقتضائات خاص آن دوره ایجاب کرده که امام صادق (ع)، ضلع «علم» را به عنوان یکی از مهم‌ترین پایه‌های قدرت در تشکیل نظام اسلامی، بیشتر تقویت نمایند؛ حضرت صادق (ع) در این دوران ویژه دو راه داشتند؛ یا باید وارد کارزار سیاسی و مبارزه‌ی علنی می‌شدند که با توجه به آماده نبودن کامل شرایط آن زمان و وجود جهل بسیار در مردم، و یاران بی‌وفا چه‌بسا به یک انتحار سیاسی دست می‌زدند! و یا این‌که به یک انقلاب صامت و بنیادی روی می‌آوردند و با کار فکری و مبارزه‌ی با تحریف دین، درحقیقت شاهرگ دستگاه خلافت دروغین بنی‌العباس را می‌بریدند؛ دستگاهی که با تکیه دروغین بر دین تشکیل شده و بر جهل و نادانی مردم استوار بود؛ لذا امام صادق (ع) با درک دقیق اوضاع و علم و بصیرت کامل، تصمیم گرفتند که با مجاهده علمی و تبیین اسلام ناب محمدی، مبانی حکومت کفر را ساقط کنند تا حکومت‌ اسلامی بر پایه‌ی قدرت علم و دانش، و فهم و دانایی مردم بنا شود؛ ✍️ در نتیجه می‌بایست حضرت صادق (ع) را رهبری متفکر و دوراندیش، و مبارزی بزرگ، و مجاهدی خستگی‌ناپذیر بدانیم که با نهضت بزرگ خود، بشر را از تاریکی جهل و نادانی نجات داده‌ و ظرفیت یک حکومت به معنای واقعی اسلامی را فراهم نموده‌اند. 📚 برداشتی از کتاب «پیشوای صادق» نوشته حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) https://eitaa.com/ROOZBARG