بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «» روز چهارشنبه، ١۴٠٢/٠٧/١٩ ✍️ مناسبت روز: امروز مناسبت ویژه‌ای نداریم؛ اما فردا، بیستم مهر ماه در تقویم به‌عنوان «» نامگذاری گردیده است، لذا سخن امروز را به این شاعر مسلمان ایرانی اختصاص می‌دهیم؛ خواجه شمسُ‌الدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی (ره)، ملقب به لِسانُ‌الْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسانُ‌الْعُرَفا و ناظِمُ‌الاُولیاء، شاعرِ نامدارِ مسلمانِ ایرانی است که از گذشته‌های دور، اشعارش، گوش جهانیان را نوازش و به دل‌های آنان، آرامش بخشیده است. اشعاری که دریایی از معرفت و ایمان، کوهی از صبر و مقاومت، عشق و وصال و ندایی از بهشت و سودایی از کمالات عرفانی است؛ و برای چشیدن شیرینی این دریای خروشان، نیازی به استاد ادبیات و عِرفان نیست؛ بلکه بسیاری از  پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را می‌شناسیم که اشعار حافظ را از حفظ می‌خوانند و می‌فهمند، با اینکه کمترین بهره‌ای از سواد ندارند! ✍️ اما به راستی دلیل جاودانگی حافظ چیست؟ و چه رمز و رازی در اشعار اوست که نه فقط ایرانیان، بلکه جهانیان تشنه اشعار اویند و بنابر قول رهبر معظم انقلاب: همه قشرها از عرفای مجذوب جلوه‌های الهی تا ادیبان و شاعران خوش ذوق، تا مردم معمولی شیفته گفتار اویند و حتی گوته آلمانی به مُریدیِ حافظِ مسلمانِ ایرانی مباهات می‌کند... (١٣٨٧/٢/٩) بی‌تردید راز ماندگاری حافظ را باید در این بیت «» جستجو کرد که می‌گوید: «زحافظان‌جهان کسی چوبنده جمع‌ نکرد لطایفِ حِکَمی با نکات قرآنی» آری، حافظ با وصل به سرچشمه زلال کلام وحی و جای دادن تمام کلمات و آیات قرآن کریم در حافظه خود و همچنین درک هنرمندانه از کلام و معارف پیامبر خدا (ص) و اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) و با پیوندِ ثقلین با عبادت و سوز و گداز و شب زنده داری و خلوت‌های طولانی، عشق و عرفان را درهم آمیخته و اثری خلق کرده که صیادِ قلب‌های عالَم گردیده است. البته در طول تاریخ بعضی افراد با نگاه تک بُعدی و تک ساحَتی به حافظ، از برخی از اشعار او خُرده گرفته‌اند؛ و این موضوع به دلیل عدم اهتمام به معرفی و شناساندن این شاعر حکیم و فقدان درک قامت شعر و مضامین بلند اوست تا جایی که متأسفانه غزلیاتش را دستمایه‌ی سطحی‌نگری کرده و گاهی حتی شخصیت او، از «حکیمی عالم» به «رندی میکده‌نشین» تنزل یافته!!! اما خوشبختانه بسیاری از علماء، بزرگان و اساتید مُسلّمِ علم و ادب، با درک کلام، شخصیت و غزلیات عرفانی او، اذعان نموده‌اند که او در جمیع اخلاق اسلامی و انسانی، سرآمد و به دور از هرگونه إثم و ریا و تزویر بوده و ذهن او همواره در سروده‌هایش، متأثر از «ثقلین» بوده‌ است: «هر چه کردم، همه از دولتِ قرآن کردم» و به راستی همین موضوع، رمز جاودانگی حافظ، و عشق و عرفان او در جهان است: «عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت» و به عبارت دیگر باید بگوییم که حافظ زنده است به شعرش، و شعر او زنده است به قرآنی که در سینه دارد: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری» چنانچه رهبر فرزانه انقلاب فرمودند: ««قرآن درس همیشگی زندگی انسان است و دیوان حافظ، مستفاد از قرآن است و خود او اعتراف می‌کند که نکات قرآنی را آموخته و زبان خودش را به آنها گشوده است؛ پس محتوای شعر حافظ آنجا که... قدم در وادی بیان معارف و اخلاقیات می‌گذارد، یک گنجینه و ذخیره است برای ملت امروز ما و نسل‌های آینده، و برای ملت‌های دیگر، چون معارف والای انسانی مرز نمی‌شناسد؛ پس بزرگداشت از حافظ، بزرگداشت از فرهنگ قرآنی و اسلامی و ایرانی است...» (۲۸ آبان ۱۳۶۷) ✍️ و کلام امروز را با یکی از اشعار مهدوی حافظ به پایان می‌بریم: یوسفِ گُم گشته بازآید به کنعان، غم مَخُور کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور گر بهارِ عمر باشد باز بر تختِ چمن چتر گل در سر کَشی، ای مرغِ خوشخوان غم مخور دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور هان مَشو نومید چون واقِف نِه‌ای از سِرِّ غیب باشد اندر پرده بازی‌هایِ پنهان غم مخور ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَر کَنَد چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور دربیابان گر به‌شوقِ کعبه خواهی زد قدم سرزنش‌ها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ‌ راهی‌نیست، کان‌ را نیست‌ پایان، غم‌مخور حال ما در فُرقَت جانان و اِبرامِ رقیب جمله می‌داند خدایِ حالْ‌گردان غم مخور حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شب‌هایِ تار تا بُوَد وِردَت دعا و درسِ قرآن غم مخور https://eitaa.com/ROOZBARG