بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «کودتای نوژه از آغاز تا پایان» (٢)         روز جمعه، ١۴٠٠/٠۴/١٨ ✍️ مناسبت روز: امروز سالروز شکست کودتای نوژه در سال ١٣۵٩ شمسی است که در روز گذشته از برنامه ریزی این کودتا توسط تنی چند از افسران ارتش رژیم شاهنشاهی با هدف بازگرداندن شاپور بختیار و نابودی نظام نوپای جمهوری اسلامی و رهبر کبیر انقلاب سخن گفتیم؛ و سپس از زبان سردار محسن رضایی (مسئول وقت اطلاعات سپاه) به شرح کودتای نوژه پرداختیم و اینک مابقی ماجرا را تقدیم می‌نمائیم: «... درهمین وضعیت ویژه بودیم که آیت‌الله خامنه‌ای (نماینده وقت حضرت امام در ارتش)، تلفنی با من تماس گرفتند و گفتند پیرو صحبت‌ آنروز شما درباره احتمال کودتا، یک خلبانی آمده و چیزهای مشابه آن صحبت‌ها را بیان می‌کند! سریع خودتان را برسانید تا ببینیم موضوع از چه قرار است! من رفتم و با یک خلبان جوان روبرو شدم! همان چند جمله اول را که گفت، فهمیدم حلقه گمشده ما پیدا شده است! او گفت: قرار است کودتای بزرگی انجام شود، به ما گفته‌اند که همه مسئولان جز شخص امام، دستشان در کودتا است! من هم قبول کردم که با هواپیما محل سکونت امام را بمباران کنم! ولی وقتی با مادرم خداحافظی کردم، مادرم گفت کجا می‌روی؟ ابتدا طفره رفتم ولی دراثر اصرارهای ایشان، ناچار شدم، حقیقت را بگویم و مادرم گفت، شیرم را حرامت می‌کنم اگر سریعاً پیش امام نروی و ماجرا را به ایشان نگویی! و من هم بعد از کلی فکر کردن، الان پیش شما هستم! او، اطلاعات کامل را با کمال سخاوت و تعهد به ما داد! ولی در همین حین متوجه شدیم که نیم ساعت از شروع کودتا، گذشته است و کودتاچیان با ماشین و اتوبوس پس ازجمع شدن در پارک لاله به سوی پایگاه نوژه همدان حرکت کرده‌اند! وقت بسیار کم بود! قرار کودتا این بود از داخل پایگاه چند عامل نفوذی به آنها کمک کنند و در پایگاه را باز کنند و آنها از بیرون پایگاه باسرعت خود را به آشیانه هواپیماها برسانند و سوار هواپیماها شده ونقاط مورد نظر را بمباران و کودتا را انجام دهند! تنها راه ممکن را در این دیدم که به اطلاعات سپاه همدان که نزدیکترین واحدهای ما به محل کودتا بودند بگویم که خود را به درب پایگاه نوژه برسانند! قرار کودتا‌چیان این بود که درصدمتری درب پایگاه در یک گودال معینی جمع شوند و پس از سازماندهی لازم در ساعت ده شب به پایگاه حمله کنند! برادران اطلاعات را تلفنی توجیه کردم که هرکدام یک پیشانی بند همراه داشته باشند و در آن گودال مثل خود کودتاچیان وارد شوند و با شوخی و دوستانه برخورد کنند تا وقتی که همه کودتاچی‌ها جمع شوند و سپس پیشانی بندها را ببندند و با تکبیر، همه آنها را دستگیر کنند! ساعت از یازده شب گذشته بود، که از پشت بی سیم، صدای آنچنان تکبیری را شنیدم که فکر می‌کنم دشت اطراف پایگاه همدان از ندای الله اکبر لرزید! بله، عزیزان، سر بند‌ها را بسته بودند و کلاه سبزهایی که ماه‌ها در آمریکا آموزش مخصوص دیده بودند و هرکدام حریف ده‌ها نفر می‌شدند و تیر آنها به خطا نمی‌رفت، مثل موم در دست سربازان گمنام امام زمان مبهوت و تسلیم شده و کودتای بزرگ نوژه در نطفه خفه شده بود!» (نقل از روزنامه اطلاعات) البته بعداً یک ستاد خنثی سازی کودتا نیز درست کردیم و یکی از برادران نیروی هوایی ارتش را مسئول آن کردیم و حدود ۶۰۰نفر در رابطه با این کودتا در سراسر ایران دستگیر شدند که ۵۰۰نفر از آن‌ها نیروهای نظامی بودند! و پنج نفر از سران کودتا بنام‌های آیت محققی، بیژن ایران‌نژاد، فرخزاد جهانگیری، محمد مالک و یوسف پوررضایی در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و به مرگ محکوم شدند! ✍️ امام خمینی (ره) نیز در بیستم تیر‌ماه ١٣۵٩ طی سخنانی به یاری و نصرت خدا در حفظ و پیشبرد انقلاب اسلامی اشاره کرده و فرمودند: «مگر ملت ما، حالا دیگر نشسته آنجا، که یک فانتوم و دو فانتوم (بیایند) کارى انجام بدهند! این احمق‌ها نفهمیدند، با... چهار نفر از این درجه‌دارها... نمی‌‏شود یک مملکت ۳۵ میلیونى که همه مجهز هستند را فتح کنند! اینها غلط فکر کردند... خوب، اینها نمى فهمند که اگر فرضاً هم شما از پایگاه همدان پا شده بودید و آمده بودید و فرض کنید چند تا جا [را] هم کوبیده بودید، شما بالاخره باید به زمین برگردید یا در همان آسمان می‌‏مانید؟ ما از این امور نمی‌‏ترسیم‏...» (صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۸) ✅ با شکست کودتای نوژه، ملت بزرگ ایران یکبار دیگر دست یاری الهی را در انقلاب اسلامی خود، به چشم دیدند و دریافتند که همواره دست خدا، بالاترین دست‌هاست: «یَدُاللَّه فَوْقَ أَیْدِیهِمْ». (فتح/١٠) با ما همراه باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/ROOZBARG