بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «جوادالائمه (ع)»(١)         روز شنبه، ١۴٠٠/٠۴/١٩ ✍️ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم؛ اما امشب، شب شهادت نهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، حضرت جوادالائمه (ع) است؛ لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را آغاز می‌نمائیم؛ مطالعه سیره و زندگى ائمه اطهار(ع) و توجه به تلاش‌های علمى، اجتماعی و سیاسى آنان، نشان می‌دهد که آن بزرگواران، چشمه‌های جوشان معرفت و گنجینه‌های علوم الهى هستند که چون چراغى پرفروغ و خاموش نشدنى در وادى جهل و ظلمت، پرتوافشانى مى‌کنند، به طورى که در عرصه علم و دانش، تاریکى را از بین برده و در حوزه های اجتماعی و سیاسی، امید حق ستیزان را نومید می‌سازند! ✍️ امام جواد(ع) نیز همانند دیگر امامان معصوم داراى کمالات والای علمى و اندیشه‌های سیاسى در مرتبه‌ی اعلى بوده‌اند که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، در سنین کودکى، امامت و رهبرى شیعیان را به عهده گرفته و به رغم مشکلات حادّ جامعه مسلمین، نقش ویژه‌ای در راه گسترش دانش و فرهنگ حیات بخش اسلام ایفاء نمودند؛ حضرت در دوره‌اى، امامت خویش را آغاز کردند که به رغم اقتدار شیعیان، عرصه سیاسى و اجتماعى جامعه، گرفتار چالش‌های عمیق عقیدتى و سیاسی بود؛ دوران امامت آن حضرت با خلافت دو نفر از خلفاى مکار و ستم پیشه‌ی عباسى (مأمون و معتصم) مقارن بود! البته «مأمون» که از یک سو، به دلیل بدنامى و تزلزل بعد از شهادت امام رضا(ع)، و از سوی دیگر، به دلیل قدرت شیعیان در آن روزگار، تمام سعى خود را بر آرام نگه داشتن اوضاع مصروف می‌داشت، آن حضرت را نیز مانند پدر گرامیشان امام رضا(ع)، در قدرت سهیم نمود! امام جواد (ع) نیز ولایتعهدى را به ناچار با همان شروط پدر، قبول کردند، مشروط بر این که هرگز در کارى دخالت نکنند! که این امر، مشروع بودن حکومت خلیفه‌ی عباسی را با سؤال روبه رو مى‌کرد! و عملاً ناچار بودن امام به پذیرش ولایتعهدى را به نمایش می‌گذاشت؛ لذا حضرت، نقشه مأمون که درصدد کسب مشروعیّت بود را ناکام گذاشتند! هرچند که به گواهى تاریخ، مأمون که مکّارترین و منافق‌ترین خلفای عباسى بود، ضمن تزویج دخترش به امام جواد(ع)، براى کسب پیروزى بر اندیشه‌های شیعه، بسیار کوشید و با تشکیل جلسات متعدد مناظره با علماء و دانشمندان ادیان و مکاتب مختلف، سعی در شکست حضرت و در نهایت سقوط مذهب تشیّع داشت، امّا در چنین عصرى، امام جواد (ع) در سنین کودکی با اقتدار تمام، در برابر تمامی دسیسه‌های و مکرهاى باطل مأمون ایستادند و حقانیّت مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) را به اثبات رساندند؛ ✍️ مسأله مخاطره آمیز دیگری که در این مقطع حسّاس، شیعیان را تهدید مى‌کرد، ایجاد مکاتب انحرافی و مخصوصاً قدرت گرفتن و پیشرفت «مذهب معتزله» بود! آنان دستورات ومطالب دینى را به عقل خویش عرضه می‌نمودند و آنچه را که عقلشان صریحاً تأیید مى‌کرد، می‌پذیرفتند! و بقیه‌ی مطالب دین را انکار مى‌کردند! و از آنجاکه نیل به مقام امامت در سنین خردسالى با عقل ظاهربین آنها، سازگار نبود! آن را انکار کرده و پرسش‌های بسیار دشوار و پیچیده‌اى را مطرح مى‌کردند تا به پندار خویش حضرت جواد(ع) را در میدان رقابت علمى و سیاسى شکست دهند! امّا آن امام همام با پاسخ‌های قاطع و استدلال‌های قوى از این سؤالات و مناظره‌ها، سربلند بیرون آمده و هرگونه تردید در مورد امامت خویش را از بین برده و «اصل امامت» را تثبیت نموده و اثبات کردند که برخوردارى از منصب الهى امامت با کودکی هیچ مغایرتی ندارد! ✍️ این مبحث ادامه دارد... با ما همراه باشید 👇👇👇 https://eitaa.com/ROOZBARG