بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: «تدبیر هشتمین خورشید» روز پنجشنبه، ١۴٠٠/٠٧/١۵ ✍️ مناسبت روز: روز آخر ماه صفر طبق نظر مشهور علماء و مورخین شیعه، سالروز شهادت هشتمین خورشید امامت و ولایت حضرت ثامن‌الحجج علی‌بن موسی الرضا (ع) و فرصتی ویژه برای تبیین معارف و فضایل این امام همام است تا امت اسلامی علاوه بر نشان دادن غم و شور عزاداری، به شعور و معرفت بیش از پیش نسبت به آن امام معصوم دست یابند؛ و بی‌شک شنیدن کلام عالمان بزرگ دینی در این عرصه راهگشا است! لذا در روزبرگ امروز به فرازهایی از پیام ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به کنگره‌ی علمی بین‌المللی امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) مورخ ١٣۶٣/٠۵/١٨ می‌پردازیم: «...باید اعتراف کنیم که زندگی ائمه (ع) به درستی شناخته نشده و ارج و منزلت جهاد مرارت‌بار آنان حتی بر شیعیانشان پوشیده مانده و علیرغم هزاران کتاب کوچک و بزرگ و قدیم و جدید درباره زندگی ائمه، امروز همچنان غباری از ابهام و اجمال بخش عظیمی از زندگی این بزرگواران را فراگرفته و حیات سیاسی برجسته‌ترین چهره‌های خاندان نبوت که دو قرن و نیم از حساسترین دوران‌های تاریخ اسلام را در برمی‌گیرد با غرض‌ورزی یا بی‌اعتنایی و یا کج‌فهمی بسیاری از پژوهندگان و نویسندگان روبرو شده است! این است که ما از یک تاریخچه‌ی مدون و مضبوط درباره زندگی پرحادثه و پرماجرای آن پیشوایان تهیدستیم! زندگی امام هشتم که قریب بیست سال از این دوره‌ی تعیین کننده و مهم را فرا گرفته از جمله‌ی برجسته‌ترین بخش‌های آن است که بجاست اگر درباره آن تأمل و تحقیق لازم به‌کار رود... هنگامی که مأمون در سال صدونودوهشت از جنگ قدرت با امین فراغت یافت و خلافت بی‌منازع را به چنگ آورد، یکی از اولین تدابیر او حل مشکل علویان و مبارزات تشیع بود؛ او برای این منظور، تجربه همه‌ی خلفای سلف خود را پیش چشم داشت...(لذا) مأمون این خطر را زیرکانه حدس زد و درصدد مقابله با آن برآمد و بدنباله همین ارزیابی و تشخیص بود که ماجرای دعوت امام هشتم از مدینه به خراسان و پیشنهاد الزامی ولیعهدی به آن حضرت پیش آمد‌ و این حادثه که در همه‌ی دوران طولانی امامت کم نظیر و یا در نوع خود بی نظیر بود، تحقق یافت... مأمون با هوشی سرشار و تدبیری قوی و فهم و درایتی بی سابقه، قدم در میدانی نهاد که اگر پیروز می‌شد و اگر می‌توانست آن‌چنان که برنامه ریزی کرده بود کار را به انجام برساند، یقیناً به هدفی دست می‌یافت که از سال چهل هجری یعنی از شهادت علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) هیچ یک از خلفای اموی و عباسی با وجود تلاش خود نتوانسته بودند به آن دست یابند، یعنی می‌توانست درخت تشیع را ریشه‌کن کند و جریان معارضی را که همواره همچون خاری در چشم سردمداران خلافت‌های طاغوتی فرو رفته بود، به کلی نابود سازد! اما امام هشتم با تدبیری الهی بر مأمون فائق آمد و او را در میدان نبرد سیاسی‌ای که خود به وجود آورده بود، بطور کامل شکست داد! و نه فقط تشیع، ضعیف یا ریشه‌کن نشد بلکه حتی سال دویست و یک هجری، یعنی سال ولایت عهدی آن حضرت، یکی از پربرکت‌ترین سال‌های تاریخ تشیع شد و نفس تازه‌ای در مبارزات علویان دمیده شد! و این همه به برکت تدبیر الهی امام هشتم و شیوه‌ی حکیمانه‌ای بود که آن امام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد... کوتاه سخن، آن‌که مأمون در این قمار بزرگ نه تنها چیزی بدست نیاورده که بسیاری چیزها را از دست داده و در انتظار است که بقیه را نیز از دست بدهد؛ این‌جا بود که مأمون احساس شکست و خسران کرد و در صدد بر آمد که خطای فاحش خود را جبران کند و خود را محتاج آن دید که پس از این همه سرمایه‌گذاری سرانجام برای مقابله با دشمنان آشتی‌ناپذیر دستگاه‌های خلافت یعنی ائمه اهل‌بیت علیهم‌السّلام به همان شیوه‌ای متوسل شود که همیشه گذشتگان ظالم و فاجر او متوسل شده بودند، یعنی قتل... بنابر این یک یا دوبار توطئه قتل امام به وسیله نوکران و ایادی خود را ریخت و یک بار هم حضرت را در سرخس به زندان افکند اما این شیوه‌ها هم نتیجه‌ای جز جلب اعتقاد همان دست‌اندرکاران به رتبه معنوی امام را به بار نیاورد، و مأمون درمانده‌تر و خشمگین‌تر شد و در آخر چاره‌ای جز آن نیافت که به دست خود و بدون هیچگونه واسطه‌ای امام را مسموم کند و همین کار را کرد و در ماه صفر دویست و سه هجری یعنی قریب دو سال پس از آوردن آن حضرت از مدینه به خراسان و یک سال و اندی پس از صدور فرمان ولیعهدی به نام آن حضرت، دست خود را به جنایت بزرگ و فراموش نشدنی قتل امام آلود...» «الا لعنة الله علی القوم الظالمین» https://eitaa.com/ROOZBARG