بعد فوت شوهرم دنبال یه خونه میگشتم برا اجاره، هر جاهم میرفتم کرایه زیاد میخواستنو در توانم نبود. یه روز وقتی از خونه بابام برمیگشتم، همسایه کناریشون گفت: تابان خانوم، شنیدم دنبال خونه میگردی؟ گفتم بله حاج آقا،
گفت چند روز پیش خونه دوستم چند کوچه پایین تر خالی شده و دنبال مستاجر میگرده اگه میخوای یه نگاهی بنداز.!
گفتم پول رهن و اجاره چقدر میخواد؟
گفت بریم شما بپسند کنار میاد...
با هم رفتیم در حیاط و باز کرد تا وارد خونه شدیم یه مرتبه...
♨️🤯😭👇💔
https://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4
❌سرگذشت زندگی دردناک من❤️🔥🔥