🎶شــعــــر نــــو ♻️"بـــازگــــشـــت"♻️
دور شدم...
دور شدم از فطرت خود
آنقدر نقطه تاریک
در درون قلب من
به وجود آمده که
ترس ندارم ز گناه
دور نیستم ز کثیفی
و دلم اه چه کثیف است
حسم این است
حس من صادقترین احساسم است
بعد حس عشقم ب وجودم
و وجودم شده یکپارچه بی حسی و بی جانی و بی روحی و بدخُلقیو بی عشق💔
من چرا بی عشقم...؟
حریم من کجاست؟
من چرا بی حسم؟
احساس من کجاست؟
قلب پاک من کجاست؟
شعر خاک من کجاست؟
نزدیک من خداست...؟✨
یک صدایی در درونم هی مرا
وسوسه میکند و🔻
لذت پوچالی دنیا را
به رخ من میکشد
شیطانی در درونم زده ریشه❗️
خاک قلبم آنقدر مرداب است
که رفته شیر بیشه
و ب جایش مده
گرگ بدخویی که هرلحظه دراین مرداب قلب
می زند هی دست و پا
قلب من...
آورد عـــــ💝ـــــشق از کجا؟
قلب من بی عشق و روحم بد کثافت دارد
دلم... شقاوت دارد...
این قلب که مال من نیست
ما یک شیطان بدکردار است
و از امسال است
که تازه دل من جان گرفته
و این کالبد یخ
کمی روح گرفته
و این عالم بی جان
کمی نور گرفته
با وجود یک فرشته...❤
و منِ جاهل بی باک
در این عالم پر خاک
و در این بارش رحمت
گرفتم چتری،به بالای سرم☔
تا که این بارش ذوق و شعف و رحمت و عشق
نریزد به سرم...
پس چه خاکی را بریزم به سرم؟
چتر را جمع میکنم
در میان بارش تند شعف...
من چقدر خیس میشوم
خیس میشود
قلب و حس و جان و این فکر و تنم
هی میزنم
بر سر و صورت و دستم...
مستی از باده من نیست
مستی عمر من از چشمان توست
چه دنیای قشنگی دارم🌈
میان چشم تو...
بگذریم...
زیرا که روح شعر در جای بدی ست...
((ادامه دارد...))
🔹
#بازگشت۱ /
#بخش_اول
🔹
#ابهام
🔹
#انسانیت۸
@khoderzaii