🔸ادامه 👇 👌به فرض که خداوند در قرآن ، هدایت را بر خود واجب نمی کرد و امام صادق ع بر اساس « قاعده حسن و قبح عقلی » سخن فوق را ایراد کرده بود ، باز هم اشکالی بر سخن امام ع وارد نمی شد . ❕عقل می گوید خداوند حکیم باید پیامبران را برای هدایت مردمان بفرستد و این امر بر خداوند لازم است ، پس از آن ، وظیفه مردمان است که از انبیاء تبعیت کنند و خداوند را بشناسند ، و اگر بدون فرستادن پیامبران و اتمام حجت ، مردمان به خاطر ترک شناخت خداوند مواخذه شوند ، این عمل قبیح است ، و خداوند حکیم آن را مرتکب نمی شود ، این سخن چه اشکالی دارد و چه تعیین و تکلیفی بر خدا صورت گرفته است❗️ 👌متاسفانه اهلسنت و وهابیت ، منکر حسن و قبح عقلی اند و می گویند عقل ما خوبی و بدی را درک نمی کند و ملاک برای شناخت خوبی و بدی ، تنها شرع است ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1656 ❕براساس نظريۀ حسن و قبح عقلى، پاره‌اى از افعال قبح ذاتى دارد و قبح اين افعال را عقل درك مى‌كند. از طرفى، عقل حكم مى‌كند كه افعال قبيح از خداوند صادر نمى‌شود. 👌اهل سنت می گویند معناى اين سخن، چيزى جز تعيين تكليف و محدود كردن قدرت خداوند نيست . ابن تيميه در اين مورد مى‌گويد: «فجعلوا يوجبون على اللّه سبحانه ما يوجبون على العبد و يحرّمون عليه من جنس ما يحرّمون على العبد و يسمون ذلك، العدل و الحكمة مع قصور عقلهم عن معرفة حكمتهم» بر خدا لازم مى‌كنند، آنچه را كه بر عبد لازم مى‌دانند و بر او تحريم مى‌نمايند آنچه را كه بر بندۀ او تحريم مى‌كنند و نام آن را «عدل» و «حكمت» مى‌نامند درحالى‌كه خرد آنان از شناخت حكمت او ناتوان است. » 📚مجموعة الرسائل الكبرى، ج 1، ص 333 «رساله هشتم» _ التبصير فى الدين، اسفراینی ص 153 ❕در حالی که كار خرد كشف واقعيت است نه حكم بر خدا و اهل سنت ميان كشف حقيقت در نزد شارع و حكم بر او فرقى قائل نشده اند . 👌 اگر ما دربارۀ انسانى كه از علم و حكمت و عدل برخوردار است، به قضاوت بنشينيم و بگوييم به مقتضاى آن دو وصف، او مبدأ چنين كارى نمى‌شود، آيا ما براى او تكليفى معين كرديم، يا اين كه با توجه به اوصاف موجود در او، واقعيتى را كشف كرديم. اين سخن دربارۀ خدا نيز صادق است، زيرا آنگاه كه خدا را حكيم و عادل دانسته‌ایم ، از وجود اين دو صفت شيوۀ فعل او را كشف مى‌كنيم و مى‌گوييم: محال است كار غير حكيمانه و بر خلاف عدل از او سر بزند. ❕مسألۀ كشف غير از مسألۀ تعيين تكليف است، مهندس به حكم قوانين هندسى ثابت مى‌كند كه سه زاويه مثلث مساوى با دو زاويه قائمه است در اين‌جا مهندس كاشف يك قانون است نه تحميل كنندۀ حكم خود بر زوايا. 👌متكلم نيز دربارۀ خدا مقام كاشفى دارد نه مقام حكم و تحميل، او پس از وصف الهى به حكمت و عدل، مقتضاى آن دو وصف را كشف مى‌كند و مى‌گويد: با توجه به اين دو اصل (حكمت و عدل) محال است معجزه را كه مايۀ جذب مردم به دارندۀ آن است، در اختيار مدعى نبوت دروغگو بگذارد و يا طفل بى‌گناهى را در آتش بسوزاند، و يا وعده دهد و به وعدۀ خود عمل نكند، یا بدون فرستادن پیامبران آنان را عذاب نمی کند ، زيرا همۀ آنها بر خلاف مقتضاى حكمت و عدل اوست. 📚منشور جاوید ج 8 ص 15 ❕بر همین اساس ، در کتاب پیام قرآن می خوانیم ؛ «اين سخن كه بعضى مى ‏گويند: خدا مقهور حكم عقل نيست و عقل نمى ‏تواند براى او تعيين وظيفه كند نيز مغالطه كودكانه‏ اى است؛ زيرا كار عقل درك كردن است، نه تعيين وظيفه، انديشيدن و فهميدن است نه قانون‏گذارى و تشريع. 👌عقل مى‏ گويد: من اين نكته را مى ‏فهمم كه شخص حكيم كارهاى ضد و نقيض انجام نمى ‏دهد، مى ‏فهمم كه خداوند نقض غرض نمى ‏نمايد، و مى‏ فهمم يك وجود كامل از هرجهت مرتكب ظلم يعنى قرار دادن چيزى در غير محل لايق خود نمى‏ شود. ❕اينها همه ادراكات و فهم عقل است نه تعيين تكليف و وظيفه براى خدا؛ بنابراين همان‏گونه كه عقل درك مى‏ كند عدد 2 به اضافه 2 مساوى با 4 است، همچنين درك مى‏ كند كه حيكم بودن با نقض غرض منافات دارد؛ خداوند حكيم جهانى را كه براى صلاح و كمال آفريده است به سوى تباهى و فساد نمى‏ برد، عقل هرگز قانونى وضع نكرده كه 2 به اضافه 2 مساوى با چهار است، اين فقط درك عقلى است. در مسائل حسن و قبح كه ريشه آن به مسائل تكوينى باز مى‏ گردد نيز مسأله همين گونه است كار عقل در آنجا نيز درك حسن و قبح است، نه وضح قانون (دقّت كنيد). » 📚پیام قرآن ، ج 4 ص 498 ❕بنابراین سخن امام صادق ع هم تعیین تکلیف بر خداوند نیست ، بلکه تنها کشف واقعیتی است که مقتضی صفات کمالی خداوند حکیم است . 🔸ادامه 👇