👌ما در ذیل ، در پاسخ مفصلی یاد آور شدیم ، که علی علیه السلام ، نهایت مدارا را با مخالفین سیاسی خود داشتند و تا زمانی که آنان توطئه نمی کردند و در صدد بر هم زدن نظم جامعه نبودند ، با آنان برخورد نمی کرد ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3874 ❕معاند به پاسخ ما ردیه ای وارد کرده است که در ادامه ، ردیه او را مورد بررسی قرار می دهیم ؛ 1⃣می گوید علی ع کسانی که او را دوست نداشته باشند را زنازاده می دانست ، حال چگونه ایشان اهل مدارا با مخالفین خود بوده است ❗️ 👌در حالی که روشن است که هیچ تضادی میان دو مطلب مذکور نیست ، ما معتقدیم کسی که بغض امیر مومنان و امامان علیهم السلام را به دل داشته باشد ، از نطفه پاکی متولد نشده است : 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3138 ❕اما چنین فردی تا زمانی که این کینه درونی را به ظهور نرساند و علنی با ائمه ع دشمنی نکند و بر ضد آنان توطئه چینی نکند ، کسی با او کاری ندارد . 2⃣می گوید علی علیه السلام در هنگام بیعت مردم با خود گفته اند که هر کس بیعت مرا رد کند ، از اسلام اعراض کرده است ، این یعنی علی ع مخالف خود را کافر می دانسته است ❗️ 👌پاسخ این سخن نیز روشن است . کسی که از ولایت علی ع خارج شود ، از اسلام خارج شده است و در نزد خداوند کافر ایمانی و اعتقادی محسوب می شود ، اما چنین فردی اگر شهادتین را به زبان جاری کند و با امیر مومنان ع نیز دشمنی و توطئه چینی نکند تا مصداق ناصبی واقع شود ، مسلمان ظاهری است ، چنان که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3001 ❕طبق کلام علی ع ، اگر کسی از بیعت ایشان خارج شود ، قدم در وادی کفر گذارده است ، چرا که یا در صورت خروج از بیعت و ولایت علی ع ، با علی ع دشمنی و توطئه چینی هم می کند ، یا نمی کند ، اگر توطئه چینی نکند ، کافر ایمان و اعتقادی است و اگر دشمنی بکند ، کافر ظاهری هم می باشد ، برخورد علی ع با چنین کسانی آنجایی بوده است که با خروج از بیعت علی ع ، با ایشان دشمنی هم می کردند و در صدد توطئه چینی و بر هم زدن امنیت جامعه بوده اند . 3⃣می گوید علی ع از اهل مصر که اعلام بی طرفی کرده بودند ، به زور جنگ می خواسته است که بیعت گیرد . ❕در حالی که برخی از اهل مصر ، به دروغ مدعی بودند که بی طرف هستند ، اما در صدد فرصت مناسب بودند تا بر علیه حکومت شورش کنند ، علی ع که متوجه دسیسه آنها شده بودند به قیس بن سعد ، فرماندار خود در مصر ، دستور دادند که فریب آنها را نخورد ، زیرا اینان در صدد توطئه چینی و بر هم زدن امنیت جامعه هستند ، چنان که آنان در ادامه از حالت بی طرفی در آمدند و انگیزه واقعی خود را ظاهر کردند و دست به شورش و کشتار زدند ، در کتاب فروغ ولایت می خوانیم ؛ « در زمان استاندار معزول مصر ... گروهى از حكومت وى كناره‌گيرى كرده خود را افراد بى طرف معرفى كردند. وقتى از زمامدارى فرزند ابوبكر يك ماه گذشت وى افراد بى طرف را بين دو كار مخيّر ساخت كه يا اعلام اطاعت و وابستگى به حكومت كنند يا مصر را ترك گويند. آنان در پاسخ استاندار گفتند: مهلت بده تا ما در اين باره فكر كنيم، ولى استاندار پاسخ آنان را نپذيرفت و آنان نيز در موضع خود مقاومت نشان دادند وآمادۀ دفاع شدند. در چنين وضعى نبرد صفّين رخ داد. وقتى خبر رسيد كه حلّ اختلاف ميان امام عليه السلام ومعاويه به دو داور واگذار شده است و طرفين از جنگ دست كشيده‌اند جرأت اين گروه بر استاندار افزايش يافت و اين بار از حالت بى طرفى در آمدند وصريحاً به مخالفت با حكومت برخاستند. استاندار ناگزير شد دو نفر را به نامهاى حارث بن جمهان ويزيد بن حارث كنانى گسيل دارد تا به ارشاد ونصيحت آنان بپردازند، ولى اين دو نفر به هنگام اجراى مأموريت خود به دست مخالفان كشته شدند. فرزند ابوبكر فرد سوّمى را نيز اعزام كرد و او نيز در اين راه كشته شد. قتل اين گروه سبب شد كه برخى به خود جرأت دهند كه همچون شاميان مردم را به گرفتن انتقام خون عثمان دعوت كنند و چون زمينه هاى مخالفت قبلاً وجود داشت گروهى ديگر نيز با آنان همراه شدند وسرانجام سرزمين مصر به اغتشاش كشيده شد واستاندار جوان نتوانست آرامش را به مصر بازگرداند. » 📚فروغ ولایت ، ص 754 🔸ادامه 👇