💠ادامه 👇
❕این که ملاک تقیه خوف و ضرر است , مورد تصریح دانشمندان اهلسنت نیز واقع شده است .
👌سرخسى در المبسوط مىگويد: «التقية: أن يقي نفسه من العقوبة بما يظهره و ان كان يضمر خلافه؛ تقيه آن است كه انسان جانش را با آنچه اظهار مىدارد حفظ كند، ولو خلاف آن را در دل خود نگاه مىدارد».
📚المبسوط، ج 24، ص 45.
❕ابنحجر عسقلانى مىگويد: «التقيه: الحذر من اظهار ما فىالنفس- من معتقد و غيره- للغير؛ تقيه عبارت است از بر حذر كردن از اظهار آنچه در دل است- از اعتقاد و غير آن- براى غير».
📚فتح البارى، ج 12، ص 136.
❕رشيد رضا در تعريف تقيه مىگويد: «ما يقال أو يفعل مخالفاً للحقّ لأجل توقّي الضرر؛ تقيه يعنى آنچه گفته مىشود يا انجام مىگيرد درحالىكه مخالف حقّ است بهجهت حفظ خود از ضرر».
📚تفسير المنار، ج 3، ص 280.
👌در روایت مورد استناد معاند نیز آن دو تن از زیدیه منکر اصل امامت به معنایی که در نزد شیعیان جعفری می باشد , بوده اند و در صدد بودند که از امام صادق علیه السلام اعتراف به عقیده به امامت مصطلح در نزد شیعه بگیرند تا بهانه ای برای گزند رسانی داشته باشند که امام ع در برابر آنان تقیه کرد .
3⃣وهابی مدعی است که نمی توان در بدیهیات قرآن و سنت تقیه کرد و منکر اصل وجودی و فرض بودن آن شد , در حالی که روایاتی در کتبشان است که ثابت می کند صحابه یا برخی از مسلمین در بدیهیات قرآن و سنت که مورد اتفاق همه مسلمانان بوده اند , تقیه می کردند .
❕مثلا تلبیه گفتن در حج از واجبات قطعی و اتفاقی حج است که بخاری یک باب در رابطه با تلبیه در کتاب خود گشوده است :
📚صحیح بخاری ج ٢ ص ١٤٧
👌اما در زمان معاویه مسلمین از ترس معاویه تقیه می کردند و تلبیه نمی گفتند چون معاویه به خاطر بغض علی ع که تلبیه می گفت , گفتن تلبیه را ممنوع کرده بود , چنان که نسايى در سنن خود از سعيد بن جبير نقل مىكند كه گفت:
" من در عرفات با ابن عباس بودم كه فرمود: چه شده كه از مردم صداى تلبيه را نمىشنوم؟ در جواب او عرض كردم: مردم از معاويه خوف دارند. آنگاه ابن عباس از خيمه خود بيرون آمد و شروع به تلبيه گفتن كرد و فرمود: مردم سنّت را بهجهت بغض با علىّ عليه السلام ترك كردهاند. "
" عن سعيد بن جبير قال كنت مع ابن عباس بعرفات فقال مالي لا أسمع الناس يلبون قلت يخافون من معاوية فخرج ابن عباس من فسطاطه فقال لبيك اللهم لبيك لبيك فإنهم قد تركوا السنة من بغض على "
📚المجتبی من السنن ج ٥ ص ٢٥٣
👌حاکم نیشابوری و البانی این روایت را تصحیح کرده اند :
📚المستدرک علی الصحیحین ج ١ ص ٦٣٦ _ صحیح و ضعیف سنن نسائی ج ٧ ص ٧٨ ح ٣٠٠٦ " تحقیق الالبانی : صحیح الاسناد
💠ادامه 👇