💠ادامه 👇 ❕یا نقل می کنند : " نازل شد يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ ... پس رسول خدا آنرا تلقين كرد به حذيفه (آموخت به او) و حذيفه هم آنرا به عمر آموخت پس چون چندى بعد شد عمر از آن از حذيفه پرسيد پس حذيفه به او گفت: بخدا قسم كه احمق هستى اگر گمان كردى كه آنرا رسول خدا بمن تلقين نمود پس منهم آنرا بتو آموختم چنانچه رسول خدا آنرا بمن آموخت بخدا قسم چيزى هرگز براى تو به آن زياد نخواهم كرد. " " نزلت (يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ) فلقّاها رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم حذيفة، فلقّاها حذيفة عمر، فلمّا كان بعد ذلك سأل عمر عنها حذيفة فقال: و اللَّه إنّك لأحمق، إن كنت ظننت أنّه لقّانيها رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم فلقّيتكها كما لقّانيها رسول اللَّه، و اللَّه لا أزيدك عليها شيئاً أبدا " 📚تفسیر قرطبی ج ٦ ص ٢٩ _ تفسیر ابن کثیر ج ١ ص ٥٩٤ ❕ابوبکر نیز مانند عمر معنای کلاله را نمی دانست چنان که از شعبى نقل می کنند که گفت : " از ابو بكر از كلاله پرسيدند، پس گفت: من آنرا براى خودم ميگويم پس اگر درست باشد از خداست و اگر غلط باشد از من است و از شيطان ميبنم آنرا كه غير از فرزند و پدر است پس چون عمر خليفه شد، گفت كه من شرم ميكنم از خدا كه برگردانم چيزي را كه ابو بكر آن را گفته است. " " سُئل أبو بكر رضى الله عنه عن الكلالة؟ فقال: إنِّي سأقول فيها برأيي فإن يك صواباً فمن اللَّه و إن يك خطأ فمنّي و من الشيطان، و اللَّه و رسوله بريئان منه، أراه ما خلا الولد و الوالد، فلمّا استخلف عمر رضى الله عنه قال: إنّي لأستحيي اللَّه أن أردّ شيئاً قاله أبو بكر. " 📚مصنف عبدالرزاق ج ١٠ ص ٣٠٤ _ مصنف ابن ابی شیبه ج ١١ ص ٤١٥ ❕همینطور خداوند می فرماید : "أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا _ ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا _فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا _ وَ عِنَباً وَ قَضْباً _ وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً _ وَ حَدائِقَ غُلْباً _ وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا _ مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ _ " "ما آب فراوانى از آسمان فروريختيم! - سپس زمين را از هم شكافتيم - و در آن دانه‏هاى فراوانى رويانديم - و انگور و سبزى بسيار- و زيتون و نخل فراوان - و باغهايى پر درخت، _ و ميوه و چراگاه، _ تا وسيله‏اى براى بهره‏گيرى و چهارپايانتان باشد. " ( عبس ٢٦ _ ٣٢ ) 👌خداوند در این آیات از لغت " ابا " استفاده می کند که ابوبکر و عمر نسبت به آن علم و آگاهی نداشتند . ❕اب" (با تشديد باء) به معنى گياهان خودرو و چراگاهى است كه آماده چريدن حيوانات و يا چيدن گياهان باشد، و در اصل معنى" آمادگى" را مى‏بخشد، و از آنجا كه اينگونه چراگاهها آماده بهره‏بردارى است به آن" اب" گفته شده. بعضى نيز گفته‏اند منظور از" اب" ميوه‏هايى است كه قابل خشك كردن و ذخيره نمودن براى زمستان است، به مناسبت اينكه هميشه آماده بهره‏بردارى است. 📚تفسير نمونه، ج‏ 26، ص: 151 ❕علمای اهلسنت از انس بن مالك نقل می کنند که گويد: " عمر بالاى منبر قرائت كرد: «فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا وَ عِنَباً وَ قَضْباً وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلًا وَ حَدائِقَ غُلْباً وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا» گفت همه اينها را شناختيم پس اب چيست سپس عصائى كه در دستش بود انداخت و گفت اين به جان خدا قسم آن تكلف و كار دشواري است پس چه عيبى دارد براى تو اگر ندانستى اب چيست پيروى كنيد آنچه بيان شده براى شما و هدايت و رهنموئى آن از قرآن است پس عمل به آن كنيد و آنچه نشناخته‏ايد پس آنرا واگذار به پروردگارش كنيد. " "إنّ عمر قرأ على المنبر: (فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا* وَ عِنَباً وَ قَضْباً* وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلًا* وَ حَدائِقَ غُلْباً* وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا ) ،قال: كلّ هذا عرفناه، فما الأبّ؟ ثمّ رفض عصاً كانت في يده فقال: هذا لعمر اللَّه هو التكلّف، فما عليك أن لا تدري ما الأبّ؟ اتّبعوا ما بُيِّن لكم هداه من الكتاب فاعملوا به و ما لم تعرفوه فكِلوه إلى ربِّه. " 📚المستدرک حاکم , ج ٢ ص ٥١٤ _ فتح الباری ج ١٣ ص ٢٢٩ _ تفسیر قرطبی ج ١٩ ص ٢٢٣ 💠ادامه 👇