🔸ادامه 👇
👌برخى دیگر از آنها هماهنگى تكرار واژه ها در قرآن با واقعيات خارجى را دليل بر اعجاز آن دانسته اند؛ مثلًا گفته اند: واژه «البَرّ» به معناى خشكى در قرآن 12 مرتبه آمده است كه اگر با كلمه «يبساً» كه هم معناى آن است جمع شود به عدد 13 مى رسيم. كلمه بحر به معناى دريا هم 32 مرتبه ذكر شده است و مجموع آنها 45 است. از سوى ديگر، 1345 كره زمين خشكى و 3245 آن آب است كه اين نسبت، دقيقاً با واقعيت خارجى هماهنگ است.
📚المعجزه ص 27
❕ بنگريد كه وقتى بَرّ و بحر را باهم مقايسه كرده و به كسر مورد نظر نرسيده است واژه «يبساً» را هم به رقم پيشين افزوده است. پرسش بى پاسخ اين است كه چرا واژه «يمّ» را كه به معناى بحر است به عدد 32 اضافه نمى كنيد تا رويّه واحدى اتخاذ كرده باشيد، گذشته از اينكه نسبت آب و خشكى كره زمين، مقدار ثابتى نيست و تدريجاً از ميزان درياها كاسته مى شود.
❕به نظر طرفداران اعجاز عددى يكى ديگر از شگفتيهاى رياضى قرآن شمار تكرار «يوم» و «شهر» است كه اولى 365 مرتبه و دومى 12 مرتبه در قرآن ذكر شده است؛ اما وقتى تعداد واژه «يوم» را بيش از 365 يافته اند گفته اند: بايد «يوم» را به صورت مفرد در نظر بگيريم و ايام و يومين را در شمارش لحاظ نكنيم. با اين محاسبه باز هم منظور آنها تأمين نمى شود، زيرا «يومئذ» و «يومكم» و «يومهم» نيز بايد از ليست خارج شوند، درحالى كه اينها هم مفردند. اگر منظور اين است كه بايد به واژه «يوم» هيچ حرفى متصل نباشد در آن صورت «باليوم» و «ليوم» و «فاليوم» را نيز بايد از ليست خارج كرد و حاصل شمارش از 365 بسيار كمتر خواهد شد. البته عدد 12 براى واژه «شهر» اگر به صورت مفرد در نظر گرفته شود صحيح است .
❕به نظر دكتر ابوزهرا نجدى يكى از شگفتيهاى عددى قرآن، شمار واژه سجده است. وى مى گويد: در ضمن تحقيق متوجه شدم كه فعل سَجَدَ 35 بار در قرآن تكرار شده است كه اگر يك مورد را به دليل آنكه مربوط به سجده گياهان است:
«والنَّجمُ والشَّجَرُ يَسجُدان» (الرحمن/ 55، 6) استثنا كنيم به عدد 34 مىرسيم كه اشاره به 34 مرتبه سجده در نمازهاى يوميه است.
📚من الاعجاز البلاغی و العددی ص 75
❔بايد از وى پرسيد اگر مفهوم سجده منظور است اين مفهوم در همه 35 مورد يكى است. در آيه «ولِلَّهِ يَسجُدُ مَن فِى السَّموتِ والارضِ» (نحل/ 16، 49) لفظ «ما» همه موجودات عاقل و غير عاقل را دربرمى گيرد و ويژه عقلا نيست. از ديدگاه قرآن همه موجودات نماز و تسبيح دارند و ما انسانها نماز و تسبيح آنها را نمىفهميم، پس دليلى ندارد كه آن يك مورد را استثنا كنيم، به هر حال اگر مواردى كه از سجده انسان سخن گفته شده است شمارش شود از عدد 34 كمتر و اگر همه موارد شمارش شود از اين عدد بيشتر مى شود و نبايد سليقه اى عمل كرد .
🔸از ديگر مثالهاى دكتر نجدى تكرار واژه هاى امام، خليفه، وصيّت، شهادت، يعصم، شيعه، اجتبى، رهبان و مشتقات آنها، و «نجم» به صورت مفرد و جمع است كه در همه اين موارد به عدد 12 مىرسيم و اشاره به حقانيت پيروان ائمه اثناعشر است.
👌آياتى كه در آنها واژه «امام» آمده است 12 آيه است؛ با احتساب آيه 79 حجر/ 15: «فَانتَقَمنا مِنهُم و انهُما لَبِامامٍ مُبين».
❕ در اين آيه «امام» به معناى پيشوا نيست، بلكه به معناى راهى است (ميان حجاز و شام كه از ويرانه هاى دوشهر قوم لوط و شعيب مى گذرد).
📚مجمع البیان ج 6 ص 528
👌بدون شك اگر شمار واژه امام در قرآن 13 مورد بود طرفداران اعجاز عددى قرآن مىگفتند: چون در اين آيه واژه امام به معناى پيشوا نيست، بايد در شمارش منظور نشود، افزون بر اين، مقصود از همه موارد به كارگيرى اين واژه، امام حقّ نيست، بلكه در مواردى از آن امام باطل اراده شده است؛ مانند آيات 12 توبه/ 9 و 41 قصص/ 28.
🔸ادامه 👇