🌷 .... 🌷چند تا بچه داده بودند به من كه كار عقب بردن شهدا و مجروحين را انجام بدهيم. هميشه سرم غر مى‌زدند كه ما اين‌جا را دوست نداريم. بقيه مى‌روند مى‌جنگند و شهيد مى‌شوند. آن وقت ما با خيال راحت بايد جنازه آن‌ها را عقب بياوريم. ....يك‌بار يكى‌شان مجروحى را كول گرفته بود و عقب مى‌آورد كه خمپاره‌اى خورد كنارشان. پسر شهيد شد ولى مجروح آسيبى نديد. از آن به بعد ديگر غر نمى‌زدند. @rastegarane313