💥 پیمان توی دسته بود. جدا شد و آمد. دسته هم آمد. همه‌شان دختر و پسرهای ده‌دوازده ساله بودند. دورم جمع شدند. همه، چشمشان به اسلحه بود. دورم جمع شدند. نمی‌دانم چه شد که ضامن را زدم و خشاب را برداشتم و اسلحه را دادم به دست پیمان و گفتم:«بیا بگیر، تازه اول بسم‌الله ست. برو بابا، برو.» پیمان دو دستی اسلحه را بالای سر گرفت و دوید. بچه‌ها حالا مطمئن و مصمم فریاد می‌زدند:«بعد از شاه نوبت آمریکاست» و می‌دویدند. 🎉 🆘 @Roshangari_ir 🔜 Rubika.ir/roshangari_ir