🌃 | 🥀در خـیـالـم بـا بهشـت به گفتگو نشستم. از او خواستم دربارۀ احساسی که بـه بهشت بودنش دارد حـرف بـزنـد. می‌خـواسـتـم بدانم چه احساسی دارد وقتی که می‌شنود خدا به هرکسی از بندگان‌خوبش اورا وعده‌می‌دهد. 🥀می‌خواستم از زبان‌خودش بشنوم قصۀ هیجانی را که در خونش می‌جوشد وقتی که کسی‌از بندگان‌خـاص‌خدا پایش را روی‌چشم او می‌گذارد. خیلی‌دوست‌داشتم بـدانم وقتی کسی از دوسـتـان خـدا از خـدا طـلـب بهشـت می‌کند،‌ بهشت چه حالی می‌شود. 🥀بهشت فقط یک کلام جواب داد و گفت بهشت بودنش را مدیون شماست. او بـدون شـمـا احـسـاسـی بـه نـام بهشت بـودن ندارد. بهشت گـفـت که هیچ گاه جز شما به چیزی فکر نکرده و گفت چرابه او می‌گویم بهشت؟ او گفت بهشت‌شمـایید و او باغی‌از درخت‌ها و نهرهای تو در توست. من فقط تو را می‌خواهم بهشت من! 🥀شبت بخیر بهشتِ بهشت! @abbasivaladi