6.72M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
روزی که آمد خداحافظی برای اعزام، دست انداختم دور گردنش و گفتم: " دیدی آخر راهی شدی؟". گفت: "تو رو دعا کن مشکلی پیش نیاد!". گفتم: "خیالت راحت! فقط رفتی حضرت زینب(س) دعام کن؛ یه دونه پرچم هم برام بیار". . چشم انداخت توی چشمم و گفت: " من که دیگه برنمی‌گردم!". رو ترش کردم و گفتم: " تو بچه داری دلت میاد؟" دستش رو زد به گردنش و گفت: " این رو می‌بینی؟ بابِ بریدنه...💔. 📚برشی از کتاب سربلند شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات @S_MAHDAVIRAJAEESHAHR