سه نکته راهبردی در تحلیل آخرین وضعیت فلسطین/
اول:
سخنان تفرقه افکنانه حسن روحانی و ظریف که مصداق "مرجفون فی المدینه " هستند و فعال شدن مجدد شبکه نفوذی غربگرایان در ایران و اقدامات جنگ هراسانه آنها و القاء خستگی و ترس مردم ایران، در واقع برای مهار جدی ایران و برهم زدن معادله نظامی موجود است و قصد دارند موضوع فلسطین را نقطه اختلاف اجتماعی ایرانیان جلوه دهند و دوقطبی سازی اجتماعی جدید شکل دهند.مدلی که در سالهای ابتدایی دهه نود از آن استفاده کردند و صنعت هسته ای کشور را تا مرز نابودی بردند.
دوم:
تا روز پنجشنبه وانمود میشد که تلاش های بین المللی برای آتش بس و توقف جنگ در غزه در جریان است . بنظر میرسد تلاشها برای آتش بس به نتیجه نرسیده است و به نتیجه نخواهد رسید چون اسراییل موفقیت قابل ارائه ای به دست نیاورده است و با آتش بس،شکست قطعی او اعلام خواهد شد و فعلا ادعای آتش بس،صرفا با حیله گری آمریکایی ها فرصتی برای جنایت و پیشروی ارتش جلاد اسرائیل در خاک غزه ایجاد کرده است .
احتمال جدی وجود دارد از فردا بعد از سخنرانی سید حسن نصرالله، مرحله جدیدی از اقدامات عملیاتی جبهه مقاومت علیه جنایات اسرائیل شروع شود.
سوم:
افکار عمومی دنیا با تمام واکنش های منفی و راهپیمایی های بی سابقه ای که در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی نسبت به زنان و کودکان فلسطینی در غزه داشتند اما نتوانستند صهیونیست ها رو مهار کنند و صهیونیستها اساسا به خشم افکار عمومی جهان توجهی ندارند و
مظلومیت مردم نوار غزه به شکل بی سابقه ای،عمیق و فراگیر شده است و به نقطه ای رسیده که برخی سیاسیون تصور میکردند که واکنش جهانی صهیونیست ها را مهار کند اما این اتفاق نیفتاد و نخواهد افتاد.
با توجه به تجربه ای که مقاومت در برابر صهیونیست ها دارد،میدانیم که آن ها فقط با زبان زور و با اعمال فشار میدانی مهار می شوند.
اشتباه محاسباتی است اگر کسانی بر این باور باشند که صهیونیست ها بعد از این ضربه اساسی که در هفتم اکتبر دریافت کردند ماشین نظامی خود را با فشار افکار عمومی متوقف کنند.صهیونیستها فقط زبان زور و ضربه دردناک را میفهمند و اکنون که نوار غزه در وضعیت بسیار سخت قرار گرفته،اقدامات حکیمانه و در عین حال مبتکرانه جبهه مقاومت را میطلبد.