راستش بعضی موقع ها ... نمی خوای ولی میشه ... وقتی هم میشه این قدر حالت خوبه که نمی دونی چه جوری شکر کنی . اون جاست که تصمیم می گیری دیگه چیزی نخوای و خودشون بدن (: اونا قشنگ تر میدن .... قشنگ تر میشه اگه خودشون بدن . حرم حضرت بانو زیاد اومدم . اما اولین باره نصف شب تو حرمم ...! شبا ... تو حرم اصلا حال و هوا خیلی فرق داره...! خلوته ... آرومه ... دلنشینه ...غریبه ... انگار حرم مال توئہ ... الان روبه روی ضریح نشسته ام . ضریح کلی با من فاصله داره ... دلم تو شبکه های ضریحه .. همون جایی که بارها با لب های خودم بوسیدم ... وقتی یاد اون لحظه ها می افتم ، دلتنگ تر میشم . الان تو حرمم ولی بازم دلم تنگه (:💔 اون قدر حال دلم قشنگ شده که قابل توصیف نیست . صدای مداحی اون برادرا هنوزم میاد ، تمومی نداره خوندنشون ... چه قشنگ می خونن .. باحال می خونن ...! مثل آدمای خسته می خونن که اومدن اینجا کللللللللللی انرژی جمع کنن و دوباره یا علی بگن و ادامه بدن . چه قدر آدمای الان حرم شبیه همن ... اومدن داد بزنن که بانو ما مگه جز شما کی رو داریم ؟! حرم آرومه صدای بارون نمیاد ولی نم نم میباره .. هوا سرده .. اون قدری که الان دستام دارن منجمد میشن . درونم گرمه ... گرمای وجود بانوی کرم تو شهر قم اون قدر زیاده که موندن تو اینجا رو بر موندن تو رخت خواب نرم و گرم خونمون ترجیح میدیم . همیشگی نیست ... ولی اولین بار هیچ وقت فراموش نمیشه ... آدمای شب حرم از دنیای بیرون فرار کردن و اومدن حرم .... دلم فرار می خواد ... یه فرار قشنگ به حرم امام رضا ...! یه فرار قشنگ به کربلا .. چه قدر قشنگه آدم موقع فرار مقصدش فقط و فقط حرم باشه (: 💔 فرار کنیم از دنیا ... دنیایی که برا خودمون بزرگش کردیم ... غرق نشیم تو کلمات ... کاش بارون اینجا صدا داشت ! یه کم سکوت با چاشنی صدای بارون نیازمندیم . ✿❯─────「🖤」─────❮✿ @ShahidMostafaSadrzadeh ✿❯─────「🖤」─────❮✿