🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 💢شب عملیات اومد توی خاکریز شروع کرد به جنگیدن. مثل یه بسیجی ساده. قرار بود گردان سیدالشهداء(ع)
1⃣6⃣2⃣1⃣ 💠زندگی_به_سبک_شهدا . 📝 همسر  علی تجلایی : 💜 از  که می آمد می پرسید: «چی یاد گرفتی؟» یک بار با  گفتم «یک حدیث یاد گرفتم که به نفع خودمه! : ✔(ع)و فاطمه زهرا(س)کارهای خونه رو با هم تقسیم می کردن. مثلا  هیزم می آوردن و حضرت علی عدس پاک می کردند!...» 💜 من به  گفتم. خیلی خندید، بعد گفت: «حالا بلند شو عدس بیار پاک کنم! چون شنیدم، مکلف شدم این کار رو بکنم!» ✔ گفتم«عدس نداریم ولی لپه داریم!» لپه ها رو آوردم. ریخت توی سینی داشت پاک می کرد که زنگ خانه را زدند. 💜سینی را هل داد زیر تخت!!  بود. احوال پرسی کرد و زود رفت.. به شوخی گفتم«چی شد؟! ترسیدی مادرم ببینه داری لپه پاک می کنی؟!!» گفت«نه، باخودم گفتم یا  منه یا مادر تو.اگه مادر من باشه ممکنه ناراحت بشه که عروسم بعدازاینهمه مدت که شوهرش اومده خونه به پسرم کار داده، مادر تو هم باشه حتما میگه نسیبه رو لوس می کنی!… نمی خواستم ناراحتشون کنم. 💜لازم نیست کسی بدونه من دارم لپه پاک می کنم. تو بدونی کافیه!… برای من مهم تویی!…» . ✔ به  با آن همه  و رفتار  اش نمی آمد توی  لپه پاک کند یا ظرف بشوید، ولی تا می دید به کمکش نیاز دارم، سریع می آمد کمکم!...✔ ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ 💞نکته ای از زندگی: آقایون، خانوما! جدای کمک کردن در کارها به هم، جدای  به خواسته های هم و جدای گوش دادن به صحبت های همسر.... خیلی مهمه که جلوی خونواده ی  و خونواده ی خودمون با رعایت احترام و  هوای همسرمونو داشته باشیمـ❗ سردار  🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh