🔶به روایت از
#مادرشهید :
پسرم اصلا به من نمی گفت که می خواد به سوریه بره. 😔 دفعه ی اول فقط
#برادرش خبر داشت و ما از طریق دوستانش👥 که می گفتند
#سید مهدی به کربلا رفته و بعد به تهران و... وقتی هم می اومد سوغاتی زیاد می آورد.
🔷هر چی می گفتم کجا بودی حرف را عوض می کرد و مرا به کار دیگری مشغول می کرد تا یک بار من از طریق
#اتیتکت پارچه ها فهمیدم که به سوریه رفته. وقتی من گریه 😭می کردم
#سید مهدی خیلی ناراحت می شد و مرا دلداری می داد.
🔶می گفت در سوریه
#حرم حضرت زینب سلام الله⚘ رو محاصره کردند و دفاع از آن
#وظیفه ی همه ی مسلمانان است. ما چطور اسم خود را بسیجی بگذاریم و از ولی امر خود اطاعت نکنیم همین که گفتند رهبر و
#آقا دستور دادند من دیگر حرفی نزدم.
🔷سید مهدی دوبار به
#سوریه رفت. بار اول ۴۵ روز تا ۵۰ روزی حضور داشت و بار دوم که می خواست اعزام شود به اتفاق من و
#همسرش جهت بدرقه به فرودگاه رفتیم.
🔶پس از خدا حافظی سریعا چمدان خود را برداشت و بدون اینکه به این طرف و آن طرف نگاه کند که شاید
#چشمش به ما بخورد و یا دو دل شود⚘🍃سریعا و شتابان به سوی سالن انتظار رفت.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سیدمهدی_موسوی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh