🌷 ⃣5⃣ 💠رسد آدمی به جایی... 🔹بعدازظهر بود و گرمای جنوب. هر كس هر كجا جا بود كف چادر می‌كرد. آن‌قدر كه جای سوزن انداختن نبود. 🔸اگر می‌خواستی از اين سر چادر به آن سر چادر سراغ بروی، بايد بال در مي‌آوردی و از روی بچه‌ها می‌كردی. 🔹با اين حال بعضیها سرشان را می‌انداختند پايين و از وسط جمعيت می‌ رفتند و دست و پا و گاهی شكم بسياری را هم لگد می كردند😳 و اگر كسی را داشت، بلند می‌شد ببيند كيست و دارد چه كار می‌كند. 🔸در آن اوضاع یکی که حال بیشتری داشت برگشت و به او ‌گفت: «رسد آدمی به جايی كه به جز خدا نبيند.»😜  دوباره روانداز را روی صورتش ‌كشيد و لبخندزنان ‌خوابيد.😄 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh