همیشه آقایدالله بهم لطف میکرد و اکثر وقتها با گل به منزل میآمد، اولین بار، روزی بود که برای آزمایش قبل ازدواج، دنبالم آمده بود، موقعِ برگشتن، یه شاخه گل رز قرمز جلوی ماشین بود ولی تا انتهای مسیر، روش نشد آن گل رو بهم بده، وقتی پیاده شدم، بهم گفت: ببخشید یه لحظه صبر میکنید! منم مکث کردم؛ یدالله با خجالت گفت این شاخه گل برای شماست، منم روزی که پیکرش را قرار بود برای وداع بیارن منزل، تصمیم گرفتم خانه را برایش گلباران کنم؛ تعدادی شاخه گل هم وقتی همسرم را آوردند، به همکارانش دادم و گفتم برای مراسم تشییع، روی تابوت شهیدم بچسبانید.
یدالله واقعا مهربان و با محبّت بود، خوشاخلاق و خوشخنده بود و قلب رئوف و پاکی داشت، از سختیها و مشکلات بیرون، چیزی به من منتقل نمیکرد، با وجود خستگی زیاد، در کارهای منزل بهم کمک میکرد و هیچ منّتی هم سرم نمیگذاشت.
🌷 شهید یدالله ترمیمی🌷
#یادشهداباذکرصلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh