زخم خوردم صبر کردم داغ دیدم صبر کردم سال‌ها اندوه تنهایی چشیدم صبر کردم خواستی از دوستانم بگذرم، من هم گذشتم دشمن دیرینه‌ام را با تو دیدم صبر کردم گفتم آیا وصل نزدیک است؟ گفتی خوش‌خیالی! طعنه‌ای تلخ از لبی شیرین شنیدم، صبر کردم از دلیل گریه‌ام پرسیدی و بغض گلویم آمدم پاسخ بگویم لب گزیدم صبر کردم دل‌شکستن، بی‌وفایی، دل به او بستن، جدایی هرچه کردی من فقط آهی کشیدم صبر کردم @shearvdastan