امروز صبح به تنها چیزی که اندیشیدم نوشتن برای کسی بود که حالا ستاره‌ای در آسمان است . شاید کمی دشوار باشد که بخواهم بنویسم . اما امروز از آن روزهای مهمی‌ست که نوشتن رسالتِ من محسوب می‌شود و به هر صورت باید قلم در دست گرفته و بنویسم تا تاریخ فراموش نکند ... از سردار شهید سید رضی چیزی نمیدانم . از بزرگیِ او در دمشق و اثرگذاری هایش در جهانِ اسلام ، از فعالیت‌هایش در نیروی قدس و یا جبهه مقاومت ، از اهمیتِ نفس کشیدن و حضورش در سوریه .... من از هیچکدام از این ماجرا ها چیزی نمیدانم . اما شنیدم که رفاقت ایشان با حاج قاسم ، رفاقتی دیرینه است ؛ شنیدم که حاج قاسم به ایشان فرموده اند : سید رضی توهم باید شهید بشوی . من نمیدانم سردار موسوی دقیقا که بود ؟ اما میدانم در سپاه حاج قاسم ، کسی که این چنین به شهادت می‌رسد، بدون شک مردی بی مثال و اثرگذار است. دشمن بداند که انقلاب ما به برکت خون همین شهدا زنده است و ما از مرگ هراسی نداریم . در دنیا تنها، جانِ ناقابلی که داریم که آن هم اگر لازم باشد فدای اسلام خواهیم کرد . شهادتت مبارک سردار