💠 مرثیه هم‌ذات‌پندارانه 🔹بخشی از محافل عزاداری سیدالشهدا(علیه‌السلام) به خواندن اشعاری اختصاص دارد که مرثیه نیستند اما کارکرد آن‌ها جلا دادن قلوب و ایجاد آمادگی برای بهره‌مندی مخاطب از مرثیه و نهیب‌ها و تلنگرهای انذاری و تبشیری برای پیوستن عزاداران به قافله‌ی عاشوراییان است. بیشتر این اشعار یا نجوای عاشقانه با سیدالشهدا(علیه‌السلام) هستند یا عرض ارادت و ابراز حسرت زیارت یا واگویه و حدیث نفس. 🔸در این میان شاید اثرگذارترین اشعار، اشعاری باشند که هرچند نجوای عاشقانه و خطاب به نفس‌اند اما در لایه‌ی زیرین شعر و هم‌زمان با نیایش و نجوا و خطاب شاعرانه، روایتی تاریخی از کربلا جریان دارد. این روایت به شعر کمک می‌کند تا تلنگرها و نهیب‌های عمیق‌تر و تکان‌دهنده‌تری داشته باشد و به مستمع کمک می‌کند تا خود را نه در کنار صحنه‌ی عاشورا و نظاره‌گر آن، بلکه در بطن حادثه بیابد و با کنار زدن پرده‌های زمان و مکان بتواند با اصحاب عاشورایی سالار شهیدان، هم‌ذات‌پنداری کند و در نهایت، عزم خود را برای نزدیک شدن به این اسوه‌های پاک و پیوستن به قافله‌ی عاشوراییان جزم کند. 🔹 در غزل پیش رو، هر چند خطاب شاعر با خودش است، اما در لایه‌ای از شعر، داستان تأثیرگذار زهیر بن قین(علیه‌السلام) و پیوستن او به قافله‌ی عاشوراییان در جریان است و در بعضی از بیت‌های شعر، هم‌ذات‌پنداری با این شخصیت عاشورایی به قدری قوی است که گویا بی‌هیچ تردیدی و در همین لحظه، همان فرصت استثنایی که برای زهیر رخ داد و منجر به سعادت او شد به سراغ شاعر و مخاطبان شعر او نیز آمده است: امام پیک فرستاده در پی‌ات، برخیز! در انتظار جوابت نشسته... تا برسی نمونه‌های دیگری از این قبیل وجود دارد، از جمله شعر معروفی از استاد محمدجواد غفورزاده با این بیت ماندگار: سفر به محضر محبوب شرط‌ها دارد حبیب باش که دعوت به کربلات کنند 📝 📗 🌐 shereheyat.ir/node/616@ShereHeyat