💠 وصف شاعرانه در مرثیه 🔹 در سایر یادداشت‌ها درباره‌ی بیان حماسی و شخصیت‌پردازی، زاویه‌ی نگاه تازه و مرثیه‌ی تحلیل‌گرانه نکات کوتاهی بیان شد. اما چنانچه مرثیه‌ از بیان حماسی و تحلیل‌گری و زاویه‌ی نگاه تازه خالی بود و مقتضای شعر و مخاطب آن، بیان صِرف مرثیه را می‌طلبید، باید دید که مرثیه‌پردازی در این شرایط چه بایدها و نبایدهایی دارد. 🔸 بعضی از شاعران در بیان وقایع از همان تعابیر مقاتل در شعر استفاده می‌کنند. حال آن‌که باید توجه داشت وظیفه‌ی مقتل‌نویسان گزارش دقیق تاریخ است و وظیفه‌ی شاعر بیان هنرمندانه و رسالت‌مندانه‌ی این وقایع است. سخن این نیست که شاعر بر مصائب چشم بپوشد و از انعکاس بخش‌هایی از آن در شعر منصرف شود، بلکه سخن در نحوه‌ی بیان مصائب است. شعر در قدم اول باید شعر باشد و مرثیه‌سرای اهل‌بیت(علیهم‌السلام) باید مستندات تاریخی را ابتدا از فیلتر شعر عبور دهد و همین که صرفاً بر آن‌ها لباس وزن و قافیه بپوشاند کافی نیست. 🔹 به عنوان مثال در روضه‌ی حضرت قاسم(علیه‌السلام) عبارات جانسوزی در مقاتل وجود دارد، از جمله قرار گرفتن بدن شریف حضرت زیر دست و پای اسب‌ها و مصائب جانگداز مرتبط با این واقعه. در بسیاری از اشعار حضرت قاسم(علیه‌السلام) عبارت له شدن و مضامینی از این دست که گاه تصاویری مخدوش ارائه می‌دهند دیده می‌شود، هر چند نیت شعرا در ارائه‌ی این تصاویر انعکاس تاریخ و اخبار مقاتل است. 🔸 در شعر پیش رو، شاعر بی آن‌که از این فجایع چشم بپوشد؛ صرفاً با بیان هنرمندانه‌ی خود تصویر باشکوهی از مرثیه ارائه داده است؛ تصویری که اتفاقاً تاثیر عاطفی آن از بسیاری مراثی فاش، عمیق‌تر است. بهترین شاهد مثال ما در این شعر، این بیت است که شاعر ضمن انعکاس جزئیات مقاتل در لفافه‌ی هنر و در نهایت ادب مصیبت را بازگو کرده است: خون گریه می‌کنند چرا نعل اسب‌ها سخت است روضه‌ی تن در خون تپیده‌ات 🔹 این بیت ماندگار از استاد محمدعلی مجاهدی نیز شاهدمثال زیبایی بر این بحث است. ایشان در یک بیت به نحو شاعرانه‌ای چندین مصیبت سنگین از جمله مصیبت گودال، مصیبت اسارت، مصیبت وداع کاروان با پیکر سیدالشهدا(علیه‌السلام)، مصیبت انگشت و ساربان و مصیبت گوش و گوشواره را بازگو می‌کنند: می‌دوخت چشم حسرت خود را به قتلگاه انگشتری که همسفر گوشواره بود 📝 📗 🌐 shereheyat.ir/node/603@ShereHeyat