آمدی جانم شدی یا اینکه مهمانم شدی هر که هستی خوش نشین، هم دین و ایمانم شدی در نهانِ این دلم عشقت گرفته جای خوش همچو گـنجی پر بها در قلب ویرانم شدی بودم اندر انزوا در خلوتم افسرده حال با دَمِ عشقت دمیدی روح وریحانم شدی عشق تو، چون چشمه ای جوشانده طبعم نازنین شاه بیت هر غزل در  کل دیوانم شدی قهوهء ،چشمان تو، دارد عجب آرامشی طالع مسعود من در  فال فنجانم شدی چاکهای دشتِ دل، از تشنگی چین خورده بود بر کویر خشک جانم، باز بارانم...شدی من که عمری با غرورم پادشاهی کرده ام رام تو گشتم چنین، دیوانه سلطانم شدی همچو مولانا که کرده، آرزو انسان و من، در طلب بودم تو اینک،  شمس انسانت شوم...‌‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌ ┏━━━━━🌴«❤️»🌴 ╰┈─➤❤️⊱•❁•◍⃟❤️ ـــــــــــــــــــــــــــ♥️ℒℴνℯ♥️ــــــــــــــــــــــ @sherziba110