▫️ طوفانالاقصی، بازگشت غرب آسیا به نظم دینی
• بخش سوم
(
#بازنشر به مناسبت سالگرد طوفان الأقصی)
✍️ سارا عاقلی
🔹 گروه های مبارز که از ابتدا تاکنون در مقابل اسرائیل شکل گرفتند، ماهیت های گوناگونی داشتهاند؛ از گروههای ملیگرا که بر «فلسطین عربی» به جای «فلسطین یهودی» تأکید داشتند تا گروههای مبارز که رویکردی چپ و چریکی داشتند. اما هیچ کدام در مقابله با اسرائیل توفیقی به دست نیاوردند و پس از مدتی مبارزه به ناچار مجبور به پذیرش آن شدند. چراکه آنها اگرچه با «موجودی» به نام اسرائیل می جنگیدند اما در ساحت «وجودی» با آن موجود، تفاوت بنیادی نداشتند. چه ایده های ملی گرا و ناسیونالیستی و چه نگاههای چپ با ایده های سوسیالیستی، تاریخ تولدی همچون اسرائیل دارند و غرب مدرن، پدر وجودی همۀ آنها به شمار می آید. به همین خاطر این گروه ها همواره موجودیتی در عرض اسرائیل بودند، نه مقابل آن و در نهایت توسط آن هضم میشوند و به ورطۀ عادی سازی روابط کشیده میشوند؛ مانند «سازمان آزادی بخش فلسطین» اما در این میان هستههای مقاومتی شکل گرفت از جنس نظمِ پیشین منطقه؛ گروه هایی با ماهیت دینی و اسلامی که از اساس پایۀ وجودی متفاوتی با اسرائیل داشتند و همین ویژگی به آنان توانِ تاب آوری و هضم نشدن در برابر طرح غربی را میداد. کمااینکه اکنون در 2023 پس از گذشت یک سده از کاشت اولین بذر صهیونیسم، در جنگ میان ساکنان غزه و اسرائیلی ها، این گروه های اسلامی همچون حماس و جهاد اسلامی هستند که با انگیزه ای فراتر از «نژاد» و «سرزمین» در صف اول مقاومت حاضرند.
🔸 نظام دوقطبی ایجاد شده پس از جنگ دوم نیز به سرنوشت نظام های پیشین مبتلا شد. پایان هر جنگ، در حکم پایان نظم مستقر و آغاز دورۀ جدیدی بود. با پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق، عملاً نظام دوقطبی از پای درآمد و دورۀ جدید یعنی نظام تک قطبی با محوریت ایالات متحده آغاز شد. پروژه «تغییر نظم منطقۀ غرب آسیا» عنصر ثابت در همۀ دوره ها بود، چراکه در نظام های مختلف بین المللی، محوریت با غرب مدرن بود و طرح ترویج سکولاریسم وناسیونالیسم به دیگر نقاط جهان از جمله غرب آسیا پیگیری میشد. حتی خاورمیانه نامی است که غرب مدرن پس از اندازه گیری فاصلۀ این منطقه با خودش، بر غرب آسیا گذاشت. اما آمریکا بدشانسی آورد و در مسیر تغییر نظم بین الملل و پیشبرد پروژه غرب مدرن، اختلالی پدید آمد. در 1979 میلادی، چند سال پیش از فروپاشی شوروی، انقلابی در منطقۀ غرب آسیا رخ داد؛ انقلابی که از جهت میزان تأثیر به جنگ ها شباهت داشت و نظم را تغییر میداد؛ انقلابی با ماهیت دینی و اسلامی در ایران که پیش از آن نظام سلطنتیِ هماهنگ با ایالات متحده داشت. انقلاب اسلامی باعث شد ایران، تبدیل به دشمنی جدی برای آمریکا شود؛ حتی جدی تر از شوروی که آن زمان هنوز برقرار بود. چراکه انقلاب ایران، ماهیتی دینی و مشترک با نظم منطقه پیش از ورود غربی ها داشت. همین ویژگی باعث میشد ایران بتواند منطقه را به نظم دینی بازگرداند و تبدیل به دیگریِ غرب مدرن شود.
آمریکا اما مسیرِ یک صد سالۀ غرب را در خاورمیانه ادامه میداد. طرح آمریکا در این منطقه پیش از فروپاشی شوروی، مقابله با گسترش کمونیسم بود و پس از ظهور انقلاب ایران و رشد هویتِ دینی، مقابله با گروه های مقاومت اسلامی. آمریکا برای این ایده، حادثۀ 11 سپتامبر 2001 را دستاویزی برای حمله به افغانستان قرار داد و وجود سلاح کشتار جمعی را بهانه ای برای ورود به عراق. اسرائیل هم در سال 2006 داشت به نیابت از آمریکا با لبنان و گروه مقاومت اسلامی آن یعنی «حزب الله» میجنگید.
🔹 طرح ایالات متحده «خاورمیانۀ بزرگ» نام داشت و مبتنی بر تجزیۀ کشورهای غرب آسیا و تبدیل آنها به کشورهای کوچکتر و هماهنگ تر بود. از جمله تجزیۀ عراق به سه منطقۀ فدرالی. در واقع آمریکا داشت کاری که بریتانیا یک قرن پیش با تجزیۀ عثمانی آغاز کرده بود را ادامه میداد و تکمیل میکرد.
🆔
@Sourehmagazine