و عزّت ربوبیّت از اوج کبریا و عظمت با جان مستمند و دلِ دردمندِ آدم میگفت: من تو را از مشتی خاک ذلیل بیافرینم و به عزت از ملائکه مقرب برگزینم و تو را محسود و مسجود همه گردانم و
حضرت کبریا را در معرض اعتراض آرم و عزازیل را از دوستیِ تو دشمن گیرم و پیش تخت خلافت تو بر دارِ لعنتش کشم و به ترکِ یک سجده تو سجدههای هفتصد هزار ساله او را هباءِ منثور گردانم و از جوارِ رحمتِ خود دور کنم،
آنگاه تو شکر این نعمتها نگزاری و حقِ من نشناسی و قدرِ خود ندانی و دشمن را دوست گیری و دوست را دشمن دانی و مرا و خود را در زبان دوست و دشمن اندازی؟
لاجرم، چون سطوتِ قهّاری ما دستبرد بنماید، باید که در صدمتِ اول به صبر پایداری و چین در ابرو نیاری.
#مرصاد_العباد
#شیخ_نجم_الدین_رازی
@TAMASHAGAH