هستى بقياس عقل اصحاب قيود
جز عارض اعيان و حقايق ننمود
لكن بمكاشفات ارباب شهود
اعيان همه عارضاند و معروض وجود
(لايحه) صفات غير ذاتند من حيث ما يفهمه العقول و عين ذاتندمن حيث التحقق و الحصول. مثلا عالم، ذاتست باعتبار صفت علم و قادر باعتبار قدرت و مريد باعتبار ارادت. و شك نيست كه اينها چنانكه بحسب مفهوم با يكديكر متغايرند مر ذات را نيز مغايرند اما بحسب تحقق و هستى عين ذاتند به آن معنى كه آنجا وجودات متعدد نيست بلكه وجوديست واحد و اسما و صفات نسب و اعتبارات او.
لوامع و لوایح جامی