تماشاگه راز
♥️ به رهت نشسته بودم که نظر کنی به حالم نکنی که چشم مستت ز خمار بر نباشد همه شب در این حدیثم که خنک تنی که دارد مژهای به خواب و بختی که به خواب در نباشد
#حضرت_سعدی
♥️
@TAMASHAGAH