امیرحسین محمدی: بسم الله الرحمن الرحیم دین یک مجموعه نظام مند و به هم پیوسته است و با مجموعه ای که دارای نظام است نمیتوان بدون رعایت ترتیب و نظام برخورد کرد که در این صورت نتیجه ای حاصل نخواهد شد . اولین قطعه مجموعه نظام مند دین نظام فکری و معرفتی است ، لذا ما معتقدیم که بایستی انسان در طول زندگی یک نظام فکری داشته باشد تا این نظام فکری بتواند به تمام مراحل و انتخاب های او در زندگی جهت بدهد. در این مرحله لازم است بدانیم که اساسا تعریف نظام چیست؟ جهت تقریب به ذهن می توان گفت که نظام به مثابه نخ تسبیح است که دانه های تسبیح بوسیله آن منظم شده و ارتباط تنگاتنگی برقرار می کنند. (السلک التی ینتظم بها) نظمی که توسط نخ تسبیح ایجاد می شود بگونه ایست که هیچ یک از دانه های تسبیح نمی توانند بر دیگری مقدم شوند و هر کدام دقیقا جای مشخصی دارد. چیزهای زیادی در اطراف ما وجود دارد که به صورت نظام مند عمل می کند و اگر این نظام منسجم در آن بهم بخورد از کارآیی خود ساقط می شود. مانند یک ساعت مکانیکی که اگر یکی از چرخ دنده ها درست در جای خود قرار نداشته باشد و یا دچار نقصی باشد، در عملکرد ساعت اختلال ایجاد خواهد شد و چه بسا باعث آسیب به دیگر بخشها نیز بشود. کاملا روشن است که در مجموعه های نظام مند نمیتوان بدون در نظر گرفتن آن نظم و ارتباطات گسترده، تغییراتی داد و یا بصورت دلبخواهی عمل کرد. مثلا خودرو چون یک مجموعه دارای نظام است برای این که حرکت کند باید نکاتی را لحاظ کنیم: ۱. تمام قطعات موجود بوده و درست در جای خود قرار گرفته باشند ۲.همه ی قطعاتی که در جای خود هستند سالم باشند. از همه مهم تر برای آنکه این خودرو دارای خروجی مناسب (حرکت با کیفیت) باشد نیاز به ورودی درست هم دارد و نمی توان گول مشابهت ها را خورد و صرفا این آگاهی که باید مایع داخل آن بریزیم کافی نیست، بلکه نوع مایع نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و اگر هر مایع دیگری غیر از بنزین وارد آن شود، نه تنها حرکت نخواهد کرد که حتی ممکن است سیستم را دچار آسیب کند. به نظر شما علت این موضوع چیست؟؟؟ آیا این موضوع دلیل دیگری جز نظام مند بودن مجموعه دارد؟ تا اینجا نظام و اهمیت دقت در روابط پیچیده ی آن بیان شد در ادامه لازم است با توجه به صحبت ابتدایی به دنبال یک نظام فکری درست باشیم تا ما را به مقصد برساند. اکنون به این سوال میپردازیم که انسان به چه منظوری به دنبال کسب اطلاعات (در هر زمینه ای) میرود؟ آیا غیر از این است که انسان این اطلاعات را برای عمل کردن می خواهد؟ آیا انسان عاقل به دنبال علم بدون نفع می رود؟ اما آنچه امروزه مخصوصا در فضای مذهبی کاملا مشهود است، شکاف بزرگی است که بین علم و عمل وجود دارد. یعنی چیزهای زیادی می دانیم اما به عمل منجرنمی شود. چرا؟ همانگونه که در بالا بیان شد عدم حرکت یک خودرو که مجموعه ای نظام مند است ممکن است به دلایل مختلفی باشد. لذا عدم حرکت سیستم وجودی ما و نداشتن خروجی مطلوب، نشان از اینست که این داشته ها و اطلاعات به دلیل نداشتن ارتباطات صحیح و عدم انسجام لازم، کارکرد صحیحی نداشته و به عمل مطلوب منجر نمی شود. مبحث نظام مندی و اهمیت آن در سیستم وجودی ما کاملا روشن شد. ما در این سیر بدنبال ایجاد یک نظام فکری صحیح هستیم تا به واسطه آن تمام حرکات زندگی ما و تمام انتخاب های زندگی ما درست انجام شود و در نتیجه خروجی صحیحی که همان عمل به دانسته هاست شکل بگیرد. خدمت نظام فکری به شما این است که سوالهای ریشه ای و بنیادی شما را پاسخ میدهد با این وجود بعد از شکل گیری نظام فکری در شما دیگر هیچ سوال و شبهه ای قادر به سست کردن شما نسبت به دینتان نخواهد بود چون یا بر مبنای پاسخ سوالات بنیادی توان تحلیل شبهات پیش رو را خواهید داشت و یا اگر در حال حاضر علم پاسخ گوئی به آن را ندارید توان تحمل تا بدست آوردن پاسخ سوال را خواهید داشت و صرف وجود سوال شما را زمین گیر نمیکند چون شما ریشه ها را ایجاد کرده اید و باقی سوالات حکم شاخه و برگ را دارند و یا اگر به مثال ماشین برگردیم شما قطعات اصلی برای حرکت ماشین را دارید و بقیه سوالات فرعی هستند و حکم لوازم جانبی ماشین مانند روکش صندلی یا کفپوش ها را دارند که بر فرض نبودن میتوان تا زمان امکان خرید صبر کرد و در عین حال تا آن موقع ماشین را متوقف نکرد . امیرحسین محمدی: مسئله اول : چرا باید این کار را انجام دهیم و از میان سوالات مهمترین سوال را شناسائی کرده و اول به آن پاسخ دهیم ؟ مثال : فرض کنید شخصی از شما می پرسد که دین چیست ؟ و شما در جواب میگوئید دین مجموعه ای از معارف ، عقاید ، اخلاق واحکام است و این جواب را در حالی میدهید که در مورد هر کدام از این چهار مورد اطلاعات قابل توجهی دارید در این صورت خیال شما راحت است که در حوزه دین مشکلی نخواهید داشت اما این آرامش خاطر تا زمانی ادامه پیدا میکند که شخصی از راه میرسد و از شما سوال میکند