🔹«آیت الله نوری همدانی حفظه الله» نقل می‌كرد می‌گفت: «امام» كه سال 42 از زندان آزاد شد، ما خدمت ایشان برای دیدن‌شان رفته بودیم. اكثر اساتید و بزرگان بودند، از «قزوین» هم آقای «شهیدی» امام جمعه «قزوین» آمده بود. ایشان خیلی آدم مقتدری بود. در زمان شاه که در یكی دو نقطه کشور نماز جمعه می‌خواندند، یكی از آن‌ها نماز جمعه «قزوین» بود كه آقای «شهیدی» می‌خواند. 🔸آقای «نوری» می گفت: امام دو سه مرتبه گفت: همه چیز برای ما قابل حل است؛ ولی این طلبه‌هایی كه در «ساواك» و در «دارالترویج» رفت و آمد دارند، نمی‌دانیم با این‌ها چه كار كنیم؟ می‌گفت: مرتبه دوم و سوم كه امام گفت نمی‌دانیم با این‌ها چه كار كنیم؛ آقای «شهیدی» گفت: آقا این‌ها را بدهید ما ببریم «قزوین»، یك كارشان می‌كنیم! 🔻می‌گفت: ما اولین بار بود دیدیم «امام» با صدای قهقه خندیدند. ما تا آن روز خنده با صوت بلند «امام» را ندیده بودیم. 👇👇 @Taammolate_talabegi