💠 «چگونه می شود هم مسلمان بود و هم تحت یک حکومت مدرن غیراسلامی زندگی کرد؟»
🔹باید توجه داشت این سؤال، پرسش تقریبا دو قرنه همه مسلمانان و پرسش تقریبا چهار قرنه همه مسیحیان و یهودیان است. یعنی برای غربیان مسیحی بعد از ظهور مدرنیته در قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی به این سو و برای مسلمانان بعد از مواجه با مدرنیته از قرن نوزده به این سواین پرسش شکل گرفت:
🔻در پرتوظهور و سيطره عقلانیت علمی و تکنولوژیک جدید، چگونه می توان کماکان از تفکرو زیستی دینی و معنوی برخوردار بود؟
اندیشه بسیاری از فیلسوفان و متفکران، اعم از غربی مسیحی و یهودی یا شرقی و مسلمان حول این پرسش بنیادین قابل فهم و تبیین است. به نظرم، نه متفکران بزرگ غربی و نه اندیشمندان و صاحب نظران مسلمان، علی رغم کوششهای نظری و عملی بسیار، هنوز هیچ یک به پاسخی درخور و به نظام انتولوژیک و اپیستمولوژیک شایسته ای برای پاسخ گویی به این پرسش دست نیافته اند. ليکن، در سؤال شما، که پرسش بسیاری از افراد، به خصوص حوزویون و سنت گرایان ما نیز هست، دو مفروض بسیار سترگ، تأمل ناشده و نیز خطرناک وجود دارد:
🔸اولا، این پرسش امکان برخورداری از تفکر و حیات دینی را در جهان بالذات سکولار کنونی بسیار سهل و ساده گرفته است.
🔸ثانيا، این پرسش مفروض گرفته است که می توان با تأسیس یک حکومت به اصطلاح دینی و اسلامی در دوران مدرن دست به تشکیل یک جامعه دینی و اسلامی زد، تو گویی این صرفا حکومت ها هستند که مانع زیست دینی و اسلامی جوامع مسلمان هستند و با صرف تشکیل یک حکومت به اصطلاح دینی و اسلامی می توان سرشت زندگی مدرن و جوامع مدرن را به یک زندگی و جامعه اسلامی تغییر ماهیت داد. این یکی از ساده اندیشانه ترین و نادرست ترین پاسخ هایی است که می توان به پرسش سترگ مذكور داد.
🔻تجربه انقلاب ما به خوبی نشان داد صرف تغییر یک حکومت سکولار و تأسیس یک حکومت به اصطلاح دینی و اسلامی نه تنها نمی تواند در دینی سازی و اسلامی سازی زندگی و جامعه نقشی مثبت داشته باشد، بلکه حتی می تواند سبب رویگردانی توده های وسیعی از جامعه نسبت به ارزش های دینی، معنوی و اسلامی نیز گردد.
#دکتر_عبدالکریمی
#فلسفه_دین
#حکومت_اسلامی
#جامعه_شناسی
#تأمل
👇👇
@Taammolate_talabegi