✍ مبانی معرفتی فرهنگ و علم غرب جدید مبانی هستی شناسی👈 سکولار مبانی انسان شناسی👈اومانیستی(لیبرالیستی، سوسیالیستی و ناسیونالیستی) مبانی معرفت شناسی👈 روشنگری(راسیونالیسم، امپریسم) 🔹آغاز علم مدرن با دوره روشنگری است، گرچه انقلاب علمی از قرن پانزدهم در غرب آغاز شده اما مبانی معرفت شناختی علوم انسانی و اجتماعی مدرن ریشه در نهضت روشنگری دارد. روشنگری از قرن هفدهم به بعد آغاز شده و تا به امروز استمرار یافته و شامل دو مرحله فلسفی (عقل گرایی، عقل ابزاری) و تجربی (حس گرایی) است. خصلت سلبی داشتن روشنگری به دلیل نفی مرجعیت وحی و شهود از ویژگی های آن است. 🔸از قرن نوزدهم (دوران آمپریستی و پوزیتیویستی)، ساینس (Science) به عنوان علم آزمون پذیر از نالج (Knowledge) معرفت آزمون ناپذیر جدا شد. 🔻در دوران پسامدرن معنای روشنگری از علم گرفته شد. در دوران مدرن رسالت علم را روشنگری و کشف حقیقت می‌دانستند، در حالی که در دوران پسامدرن حقیقت را نسبی و ساختنی و بافتنی می‌دانند و قائل به حقیقت ثابتی نیستند. حقیقت خصلت گفتمانی پیدا می‌کند. ▪️مشکل پسامدرن: اصالت دادن به جهان سوم(جهان اجتماعی) و نادیده انگاشتن جهان اول(جهان نفس الامر) و دوم (جهان ذهن) است. 👇👇 @Taammolate_talabegi