(آيه ٢٣٧) - 💠در اين آيه سخن از زنانى به ميان آمده كه براى آنها تعيين مهر شده است ولى قبل از آميزش و عروسى، جدا مى‌شوند، مى‌فرمايد: «اگر آنها را طلاق دهيد پيش از آن كه با آنان تماس پيدا كنيد (و آميزش انجام شود) در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كرده‌ايد، لازم است نصف آنچه را تعيين كرده‌ايد به آنها بدهيد» (وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ) . 💠 اين حكم قانونى مسأله است، كه به زن حق مى‌دهد نصف تمام مهريه را بدون كم و كاست بگيرد هر چند آميزشى حاصل نشده باشد. 💠ولى بعد به سراغ جنبه‌هاى اخلاقى و عاطفى مى‌رود و مى‌فرمايد: «مگر اين كه آنها حق خود را ببخشند (و يا اگر صغير و سفيه هستند، ولى آنها يعنى) آن كس كه گرۀ ازدواج به دست اوست آن را ببخشد» (إِلاّ أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ) . 💠 در جملۀ بعد مى‌گويد: «عفو و گذشت شما (و پرداختن تمام مهر) به پرهيزكارى نزديكتر است و گذشت و نيكوكارى را در ميان خود فراموش نكنيد كه خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست» (وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ) . 💠لحن مجموعۀ آيه، بر اصل اساسى «معروف» و «احسان» در اين مسائل تأكيد مى‌كند، كه حتى طلاق و جدايى آميخته با نزاع و كشمكش و تحريك روح انتقامجويى نباشد بلكه بر اساس بزرگوارى و احسان و عفو و گذشت، قرار گيرد. برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 216 کانال 👇 @Targomeh