(آيه ١٤٥) -همان طور كه گفتيم شايعۀ بى‌اساس شهادت پيامبر در احد عدۀ زيادى از مسلمانان را به وحشت افكند تا آنجا كه از ميدان جنگ فرار كردند و حتى بعضى مى‌خواستند از اسلام هم برگردند، در اين آيه مجددا براى تنبيه و بيدارى اين دسته مى‌فرمايد: «مرگ به دست خدا و فرمان اوست و براى هر كس اجلى مقرّر شده است كه نمى‌تواند از آن فرار كند» (وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذْنِ اللّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً) . بنابراين اگر پيامبر در اين ميدان شربت شهادت مى‌نوشيد چيزى جز انجام يافتن يك سنت الهى نبود. از سوى ديگر فرار از ميدان جنگ نمى‌تواند از فرا رسيدن اجل جلوگيرى كند همان‌طور كه شركت در ميدان جهاد نيز اجل انسان را جلو نمى‌اندازد. در پايان آيه مى‌فرمايد: سعى و كوشش انسان هيچ گاه ضايع نمى‌شود «اگر هدف كسى تنها نتيجه‌هاى مادى و دنيوى باشد (و همانند بعضى از رزمندگان احد تنها به خاطر غنيمت تلاش كند) بالاخره بهره‌اى از آن به دست مى‌آورد اما اگر هدف عاليتر بود، و كوششها در مسير حيات جاويدان و فضايل انسانى به كار افتاد، باز به هدف خود خواهد رسيد» (وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها) . بنابراين، حالا كه رسيدن به دنيا يا آخرت هر دو نيازمند به كوشش است، پس چرا انسان سرمايه‌هاى وجودى خود را در مسير دوم كه يك مسير عالى و پايدار است به كار نيندازد؟ سپس بار ديگر تأكيد مى‌كند كه «پاداش شاكران را به زودى خواهيم داد» (وَ سَنَجْزِي الشّاكِرِينَ) . برگزیده تفسیر نمونه - 1، صفحه 335 کانال 👇 @Targomeh