✅کاروان امام حسین(ع) بعد از مسافت راه سخت و طولانی در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به سرزمین کربلا رسید. امام(ع) تا وارد سرزمین کربلا شد، غم عجیبی در قلب خویش احساس کرد. قندوزی می نویسد : 📋《وَقَفَ جَوادُ الحُسَينِ(ع)، وَكُلَّمَا حَثَّه عَلَى المَسيرِ لَم يَنبَعِثَ مِن تَحتِه خَطوَةَ وَاحِدَةَ》 ♦️مرکب امام(ع) از حرکت ایستاد و قدم از قدم بر نداشت.(۱) امام(ع) از این حرکت به شگفت آمد و فرمود : 📋《مَا يُقالُ لِهذِهِ الأَرضِ؟ فَقَالُوا : كَربَلاءُ فَبَكَى، وَ قَالَ : كَربٌ وَ بَلَاءٌ!》 ♦️نام این سرزمین چیست؟ پاسخ دادند : کربلا! پس حضرت(ع) گریه کرد و فرمود :  دشت اندوه و بلا! 📋《وَ قَبَضَ الْحُسَيْنُ(ع) قَبْضَةً مِنْها فَشَمَّها، وَ قالَ : هذِهِ وَاللهِ! هِيَ الأَْرْضُ الَّتي أخْبَرَ بِها جَبْرَئيلُ رَسُولَ اللهِ(ص) أَنَّني أُقْتَلُ فيهَا》 ♦️آن گاه كه به امام حسين(ع) مُشتى از خاك آن جا را برگرفت و بوييد و فرمود : به خدا سوگند اين همان سرزمينى است كه جبرئيل به پيامبر خدا(ص) خبر داده که من در آن كشته مى شوم.(۲) سپس حضرت(ع) خطاب به اهل بیت و کاروان فرمود : 📋《قِفُوا وَ لا تَرْحَلُوا مِنْها!  اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ》 ♦️همین جا توقّف کنید و از آن کوچ نکنید. پروردگارا! پناه می برم به تو از دشت اندوه و بلا! سپس فرمود : 📋《هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ! انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا بِهَذَا حَدَّثَنِي جَدِّي رَسُولُ اللهِ(ص)》 ♦️منزلگه مقصود ما همین جاست! همين جا، جاى پياده شدن ما و محل ريختن خون ما و محل قبرهاى ماست. جدّم رسول خدا(ص) به من چنين خبر داده است.(۳) لذا امام حسین(ع) دستور داد بارها را بگشایند و خیمه ها را برپا کنند. 📚منابع : ۱)ينابيع المودّة قُندوزی، ص۴۰۶ ۲)تذكرة الخواصّ سبط بن جوزی، ص۲۵۰ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۸۰ @TarikhEslam