✅نخستین منبعی که ماجرای شهادت دختر خردسالی از امام حسین(علیه السلام) را در شام مطرح کرده است، کتاب «کامل بهائی» نوشته «عماد الدين حسن بن علی بن محمد بن علی طبری آملی»(متوفّی سال ۷۰۱ قمری) است. عماد الدّين طبری نيز این ماجرا را به نقل از كتاب «الحَاويَةُ فی مَثالِبِ مَعاویَة» نقل می‌‌كند، كه متأسفانه اثری از اين كتاب در دست نيست. ولی نویسنده آن «قاسم بن محمد بن احمد مامونی»(متوفی قرن پنجم) از علماء و دانشوران اهل سنّت است که کتاب را علیه «معاویه» نوشته است. عماد الدین نام دختر را ذکر نکرده است، ولی سن او را چهار سال و وفات او را چند روز پس از دیدن سر پدر در خانه یزید گزارش کرده است. عمادالدین می‌‌ نويسد؛ در کتاب «حاوية» آمده است که؛ در شام از بچه های كوچك، شهادت پدرشان را مخفی می كردند و به آن ها می گفتند پدرتان به مسافرت رفته است. بر همین وضع بود تا یزید آن ها را به منزلی در نزدیکی خود منتقل نمود. «کَان‏َ لِلْحُسَیْنِ(ع) بِنْتُ صَغِیرَةُ لَهَا أَربَع‏َ سِنِین‏َ، قَامَت‏ لَیلَةً مِن‏ مَنَامِهِا وَ قَالَتْ : أَین‏َ أَبِی‏ الْحُسَیْنِ(ع)؟» امام حسین(علیه السلام) دختر کوچکی داشت که چهار سال بیشتر نداشت، شبی از خواب بیدار شد و گفت : پدرم حسین(علیه السلام) کجاست؟ «فَإنِّی‏ رَأَیْتُهُ السَّاعةَ فِی‏ المَنَام‏ مُضطَرِبَاً شَدِیدَاً» من اکنون او را در خواب دیدم! «فَلَمَّا سَمِعن‏َ النِسوَةُ ذَلِک‏َ، بَکَین‏َ وَ بَکَى‏ مَعَهُن‏َّ سَائِرُ الَأَطفَال‏ِ وَ ارتَفَع‏َ العَوِیل‏ُ» وقتی زنان این‌ سخن را شنیدند، گریستند و کودکان دیگر هم، صدا به شیون بلند کردند. «فَانتَبَه‏َ یَزِیدُ مِن‏ نَومِه‏ِ وَ قَال‏َ : مَا الخَبَرُ؟ فَفَحَصَوا عَن‏ِ الوَاقعَةِ وَ قَصُوهَا عَلیَه‏ِ» یزید بیدار شد و پرسید : چه‌ خبر است؟ تفحّص کردند و قضیه را به او گفتند. «فَأَمَرَ بَأَن‏ یَذهَبُوا بِرَأس‏ِ أَبَیهَا إِِلَیهَا فَأتُوا بِالرَّأس‏ِ الشَّرِیف‏ِ وَ جَعَلُوُه‏ُ فِی‏ حِجرِهَا» یزید گفت : سر پدرش را نزد او ببرید، پس سر مطهّر را آوردند و در دامن دخترش نهادند و تا نگاهش به سر افتاد، گفت : «مَا هَذَا الرَّاسُ؟» این سر، چیست؟! گفتند : «رَأس‏ُ أَبِیک‏َ!» سر پدرت است. «فَفَزَعَت‏ الصَبیَّةُ وَ صَاحَت‏ فَمَرَضَت‏ وَ تُوَفَّیَت‏ فِی‏ أیَّامِهَا بِالشَّامِ» آن دخترک دلش کنده شد و فریادى زد و بیمار گشت و در همان روزها در شام درگذشت.(۱) 👤مرحوم مجتهد بیرجندی خراسانی(متوفی سال ۱۳۵۲ق) در کتاب وقایع الشهور و الاعوام، این واقعه را در پنجم ماه صفر گزارش کرده است.(۲) 📜اما در میان مورخان شیعی اختلاف در دو چیز است : ۱)اختلاف در اصل وجود حضرت رقیه(س)! ۲)اما برخی دیگر وجود ایشان را قبول دارند، ولی در مورد اسم و سن و نوع نسبتش با امام حسین(علیه السلام) در اختلافند. برخی هم معتقدند که نمی‌توان این مسئله را به طور قاطع ردّ کرد، ولی در مقابل هم دلیل قاطعی برای اثبات آن در دست نیست و فقط به خاطر شهرت تاریخی باید پذیرفت. 1⃣اما در مورد اولی : 👤شیخ مفید(متوفی سال ۴۱۳ق) در ارشاد نامی از «رقیه» نیاورده است. او می نویسد : «وَ كَانَ لِلحُسَينِ(ع) سِتَّةُ أَولَادٍ : عَليُّ بنُ الحُسَينِ الأَكبرُ، كُنيَتُهُ أَبُومُحَمَّدٍ، وَ أُمُّهُ(شاه زنان) بِنتُ كَسرَى يَزدجِردَ وَ عَليُّ بنُ الحُسَينِ الأَصغَرُ، قُتِلَ مَعَ أَبِيهِ بِالطَّفِّ، وَقَد تَقَدَّمَ ذِكرُهُ فِيمَا سَلَفَ، وَأُمُّه لَيلَى بِنتَ أَبِي مُرَّةِ بنِ عُروَةِ بنِ مَسعُودِ الثَّقَفِيَّةُ وَجَعفَرُ بنُ الحُسَينِ، لَا بَقِيَّةَ لَهُ وَأُمُّهُ قُضَاعِيَّةٌ وَكَانَتْ وَفَاتُهُ فِي حَيَاةِ الحُسَينِ(ع)! وَعَبدُاللهِ بنِ الحُسَينِ قُتِلَ مَعَ أَبِيهِ صَغِيرَاً، جَاءَهُ سَهمٌ وَهُوَ فِي حِجرِ أَبِيهِ فَذَبَحَهُ وَقَد تَقَدَّمَ ذِكرُهُ فِيمَا مَضَى! وَسُكَيْنَةُ بنتُ الحُسَينِ وَأُمُّهَا الرُّبَابُ بِنتُ اِمرِئِ القَيسِ بنِ عَديٍّ، كَلبِيَّةٌ، وَ هِي أُمُّ عَبدِاللهِ بنِ الحُسَينِ(ع) وَفَاطِمَةُ بِنتُ الحُسَينِ وَأمُّهَا أُمُّ إِسحَاقَ بِنتُ طَلحَةَ بنِ عُبَيدِاللهِّ تَيمِيٌةُ» امام حسین(علیه السلام) دارای شش فرزند بود : ۱)«امام سجاد(ع)» با کنیه ابومحمد که مادرش شاه زنان دختر یزدگرد بود. ۲)«علی اکبر(ع)» که همراه پدر در کربلا به شهادت رسید و مادرش «لیلی دختر ابی مره بن مسعود ثقفی» بود. ۳)«جعفر(ع)» که مادرش زنی از قبیله قضاعه بود که در حیات امام حسین(ع) از دنیا رفت. ۴)«عبدالله(ع)» که در کربلا طفلی بود، و او نیز همراه امام حسین(ع) به شهادت رسید و در کربلا تیری آمد و او را آغوش پدر ذبح نمود. ۵)«سکینه(س)» که مادرش «رباب بنت امرءالقیس کلبی» است و نیز مادر عبدالله هم هست. ۶)«فاطمه(س)» که مادرش «ام اسحاق بنت طلحه بن عبیدالله تمیمی» بود.(۳) پس با این نقل، فقط از دو دختر به نام های «سکینه و فاطمه» نام برده است. @TarikhEslam ادامه مطلب :👇