◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe به نام خداوند جان و خِرَد کزین برتر اندیشه بر نگذرد فردوسی خود خردگراست و عاشق خرد و فلسفهٔ خرد است. او خرد را سرچشمه و سرمایهٔ تمام خوبی‌ها می‌داند. به باور وی حتی زندگی یا ناراحتی آن، غم‌ها و شادی‌ها، همه بر اثر بود و نبود خرد است و شخص خردمند چون برنامهٔ زندگی بسیار مرتب و منظم دارد همیشه در حال پیشروی است و به آرامی به اوج انسانیت که هدف نهایی آدمی است می‌رسد: ازو شادمانی و زویت غمی است وزویت فزونی و زویت کمی است کسی کو خرد را ندارد ز پیش دلش گردد از کردهٔ خویش ریش فردوسی قهرمانان راستین شاهنامه را کسانی می‌داند که خرد را معیار اندیشیدن قرار می‌دهند و هیچ‌گاه بازیچهٔ دست این و آن نمی‌شوند و برعکس بی‌خرد کج‌رو است و به هدف نمی‌رسد. در نبرد زندگی و میدان جنگ آن پیروز است که خرد دارد و همان‌طور که نابینا از دیدن خوبی‌ها و زیبایی‌های طبیعت بی‌بهره است بی‌خرد نیز از دیدن زیبایی معنوی بهره‌ای ندارد. خرد چشم جان است چون بنگری تو بی‌چشم شادان جهان نسپری فردوسی برای شناسایی خرد و این‌که خرد چیست و با چه وسیله‌ای می‌توان آن را دریافت و از آن سود جست و چه دگرگونی‌هایی ممکن است خرد در وضع تنی و روانی انسان ایجاد کند، ویژگی‌هایی چند برای خرد و خردمند برمی‌شمارد: نخستین نشان خرد آن بود که از بد همه ساله ترسان بود بداند تن خویش را در نهان به چشم خرد جست راز جهان خرد افسر شهریاران بود همان زیور نامداران بود بداند بد و نیک مرد خرد بکوشد به داد و بپیچد ز بد خداوند هوش و زمان و مکان خرد پروراند همی با روان دوتامنبع اینجاقراردادیم باتحقیقات بدست امده ازخودشاهنامه که فردوسی مسلمان شیعه ویاسنی نبوده وهیچ ارادتی به اسلام واهلبیت نداشته بطورمثال بااینکه تاارامگاه رضاچندین فاصله ای نداشته وبخوبی رضارومیشناخته حتی یک بیت درشاهنامه به ایشون اختصاص نداده ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ خردگرایی فردوسی و گرامیداشت خرد در شاهنامه ی او، به گمان برخی از محققان متاثر از جریان فکری معتزله بوده و البته با باورهای شیعی وی، در تضاد نبوده است. کما اینکه اهمیت بالای اندیشیدن و خردورزی در مکتب اسلام روشن است. برخی نیز با استناد به سروده هایی چند از حکیم توس، برآنند خردی که فردوسی در شاهنامه از آن سخن می داند، از نوع اعتزالی آن نیست و بلکه اندیشه های وی چنانکه از سروده هایش پیداست، در پیوند مستقیم با فرهنگ شیعی قرار دارد. yon.ir/2Nw2 yon.ir/cJq9 2⃣ اینجا دو مقاله معرفی کرده اند از دو فرد نه چندان نام آشنا، که در آنها کوشش شده در اسلام و باورهای شیعی "فردوسی" تشکیک ایجاد شود. ما هم در مقابل می توانیم چندین مقاله و پژوهش معتبر، از خوشنام ترین محققان و شاهنامه پژوهان معاصر معرفی کنیم، که روی مسلمان و شیعه بودن وی اصرار دارند و تنها اختلافشان در زیدی، اسماعیلی یا دوازده امامی بودن فردوسی است⬇️ 👈1."مذهب فردوسی" ⏪(از دکتر احمد مهدوی دامعانی، مجله ی گلچرخ ش 8 و 9). 👈2."مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه"⏪( از پروفسور سید حسن امین، مجله حافظ، ش 27). 👈3."دین و مذهب فردوسی" ⏪(از دکتر محمود امید سالار، پایگاه اینترتتی مهر میهن). 👈4."امام علی و خاندانش در شاهنامه ی فردوسی"⏪( از دکتر منصور رستگار فسایی، مجله ی ادبستان، شماره ی 54). 👈5."عقیده ی دینی فردوسی"⏪(از استاد محیط طباطبائی، مجله ی مهر، ش 17 و 18). 👈6."معرفی قطعات الحاقی شاهنامه"⏪( از دکتر جلال خالقی مطلق، مجله ی ایران نامه، ش 9). 👈7."ادبیات فارسی و سخنان حضرت امیر(ع)"⏪( از دکتر سید جعفر شهیدی، مجله ی آینده، ش 11 و 12). ✅🍀 شیعه بودن فردوسی،اکنون مورد اجماع بیشتر شاهنامه پژوهشان است و حتی فرضیه ی زرتشتی بودن او نیز دیگر خریداری ندارد. ✅🍀 3⃣ در این مختصر، مجال نقد کامل مقالات یادشده نیست، اما با این حال چند مورد را به اختصار می آوریم👇 ⁉️چگونه سراینده ی اثری که درونمایه ی آن رها از قید و بندهای کیش پرستی و کیش زدگی است، ناگهان در دیباچه ی اثرش، مانیفست اعتقادی تندی در دین و دینداری (به سود تشیع) صادر می کند؟ ✅پاسخ👈ابتدا باید گفت⬅️"منظور فردوسی از به نظم درآوردن شاهنامه، تدوین و نظم اساطیر و تاریخ ایران باستان و زنده کردن نام پهلوانان و پادشاهان ایرانی بوده است و موضوع کار او ربطی مستقیم با ادیان پیش از اسلام یا ابراهیمی و به طریق اولی، مذاهب و فرق اسلامی نداشته و آنچه او از ادیان مختلف در شاهنامه گفته است، بر سبیل استطراد است." ⏪(مقاله ی دوم، ص 15). با این وصف 👇 اولا )👈از آنجا که شاعر،در خلال داستان ها و از زبان شخصیت ها به ادیان و کیش های مختلف نظر داشته، اگر ستایش و نکوهشی متوجه آنها باشد، کلام قهرمانان داستان هاست و شاعر به حکم رعایت امانت، نظر خود را دخالت نداده است.