هدایت شده از کلاهدوز
بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَى مَهْدِيِّ الأُمَمِ و جامِعِ الْكَلِم موضوع: « ٢» روز پنجشنبه، ١۴٠٢/٠٣/١١ ✍️ مناسبت روز: در ایام میلاد با سعادت هشتمین اختر تابناک آسمان ولايت و امامت، حضرت رضا (ع) هستیم و در روز گذشته به همین مناسبت از و حضرت ثامن‌الائمه (ع) سخن گفتیم و انشاالله در روزبرگ امروز نیز از آن امام همام سخن خواهیم گفت‌‌؛ اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) همواره در میان مردم و با مردم زیسته‌اند، و با گفتار و عمل خود به مردم درس زندگی و پاکی و فضیلت آموخته‌اند؛ آن بزرگواران با آن‌که از مقام رفیع امامت برخوردار بوده و برگزیده‌ی خدا و حجت الهی در زمین بوده‌اند، اما هیچ‌گاه برای خود حریمی قائل نبودند و به روش برخی از حکما و جباران، خود را از مردم جدا نمی‌کردند و همین موضوع باعث سهولت در الگوگیری از این اسوه‌های بزرگ الهی شده است؛ ✍️ بی‌شک‌ یکی از بزرگترین و ملموس‌ترین این الگوها برای بشریت و مخصوصاً ما ایرانیان، حضرت رضا (ع) می‌باشند که در این مجال به چند روایت کوتاه درباره سیره اخلاقی آن امام همام می‌پردازیم: ⬅️ «ابراهیم بن عباس» می‌گوید: «هیچگاه ندیدم که امام رضا (ع) در سخن، بر کسی جفا ورزند و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کنند؛ هرگز نیازمندی را که می‌توانستند نیازش را برآورده سازند، رد نمی‌کردند؛ و هرگز ندیدم به کسی از خدمتکاران و غلامانشان بدگوئی کنند؛ و چون سفره‌ی غذا به میان می‌آمد همه‌ی افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سفره‌ی خویش می‌نشاندند و آنان همراه با امام، غذا می‌خوردند؛ هیچ‌گاه خنده‌ی حضرت به صورت قهقهه نبود، بلکه تبسم می‌نمودند؛ در حضور دیگری پایشان را دراز نمی‌فرمودند؛ کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشتند، و بیشتر در شب‌های تاریک مخفیانه به فقرا کمک می‌کردند...» [إعلامُ‌الوَریٰ ص ٣١۴] ⬅️ «مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عَبَّاد» می گوید: لباس امام رضا (ع) در خانه، درشت و خشن بود، اما هنگامی‌که در مجالس عمومی شرکت می‌فرمودند (لباس‌های خوب و متعارف می پوشیدند) و خود را می‌آراستند. [همان] ⬅️ در روایت دیگری آمده که شبی امام میهمان داشتند و در میان صحبت، برای چراغ خانه، مشکلی پیش آمد، میهمان دست پیش آورد تا چراغ را درست کند ولی امام نگذاشتند و خودشان این کار را انجام داده و فرمودند: ما خاندانی هستیم که میهمانان خود را به‌کار نمی‌گیریم (و آنان را احترام می‌کنیم) [کافی ج٧ ص ٢٨٣] ⬅️ همچنین در روایت آمده: روزی شخصی که امام را نمی‌شناخت در حمام از امام درخواست نمود تا او را کیسه بکشند و امام هم بدون نکته‌ای مشغول به شستن او شدند؛ در این هنگام، فردی وارد شد و حضرت را شناخت و به آن شخص معرفی نمود؛ او با شرمندگی شروع به عذرخواهی کرد، ولی امام، همچنان او را کیسه می‌کشیدند و دلداری می‌دادند که اشکالی ندارد. [مناقب ج ۴ ص ٣۶٢] ⬅️ مردی از اهالی بلخ می‌گوید: در سفر خراسان با امام رضا (ع) همراه بودم، روزی امام سفره‌ای گستردند و همه‌ی خدمتگزاران و غلامان حتی سیاهان را بر آن سفره نشاندند تا همراه ایشان غذا بخورند؛ من به امام عرض کردم: فدایتان شوم، بهتر نیست اینان بر سفره جداگانه‌ای بنشینند؟ حضرت فرمودند: پروردگار همه یکی است و همچنين پدر و مادر همه ما یکی است و (بزرگی) و بهره هر کس هم به اَعمال اوست. [کافی، ج ٨، ص ٢٣٠] ⬅️ در روايت دیگری نیز آمده که غریبی درب خانه امام آمد و سلام کرد و گفت: من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم، از حج باز گشته‌ام و خرجی راه تمام نموده‌ام، اگر می‌توانید مبلغی به من مرحمت فرمائید تا خود را به‌وطنم برسانم، و انشاالله در آنجا از جانب شما، معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد، زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند شده‌ام؛ امام دویست دینار آوردند و از بالای درب، دست خویش را بیرون آورده و به آن فرد دادند و فرمودند: «این دویست دینار را بگیر و توشه‌ی راه کن و به آن تبرک بجوی و لازم هم نیست که از جانب من معادل آن را صدقه بدهی...» وقتی آن شخص دینارها را گرفت و رفت؛ اهل خانه از حضرت پرسیدند چرا از بالای درب، دینارها را به او دادید؟ و امام در جواب فرمودند: تا شرمندگی نیاز و سؤال را در چهره‌ی او نبینم. [مناقب، ج ۴، ص ٣۶٠] آنچه گذشت، تنها بخش کوچکی از سیره اخلاقی حضرت رضا (ع) بود که با دقت در آن، متوجه می‌شویم که حضرات معصومین، در تربیت پیروان خود، تنها به گفتار اکتفا نمی‌کردند و با رفتار و کردار خود، آنها را هدایت می‌فرمودند تا شیعیان بتوانند با الگوگیری از آنها، به زندگی خود، رنگ خدایی زده و به سعادت دنیا و آخرت نائل شوند. ✍️ این مبحث ادامه دارد و انشاالله به شرط حیات و توفیق الهی، در روزبرگ فردا بازهم از «سیره رضوی» سخن خواهیم گفت... https://eitaa.com/joinchat/2248409099Cb908bf49ce