🔸️﷽🔸️ ⚡(۶۷) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۹_مدافعان وطن ص ۹۴ 🔹️مدتي از ماجراي بيمارستان گذشت. پس از دوستان، حال و روز من خيلي خراب بود. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️من تا نزديكي شهادت رفتم، اما خودم مي دانستم كه چرا شهادت را از دست دادم! 🔹️به من گفته بودند كه هر، حداقل شش ماه شهادت آنان كه هستند را عقب مي اندازد. 🔹️روزي كه عازم سوريه بوديم، پرواز ما با پرواز آنتاليا همزمان بود! ❖ @yazeynb ❖ 🔹️چند دختر جوان با لباسهايي بسيار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به آنها افتاد. بلند شدم و جاي خودم را تغيير دادم. 🔹️هرچه مي خواستم حواس خودم را پرت كنم انگار نمي شد. اما ديگر دوستان من، در جايي قرار گرفتند كه هيچ نامحرمي دركنارشان نباشد. 🔹️اين دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند. نمي دانم، شايد فكر كرده بودند من هم مسافر آنتاليا هستم. هرچه بود، گويي ايمان من آزمايش شد. ❖ @yazeynb ❖ 🔹️گويي شيطان و يارانش آمده بودند تا به من ثابت كنند هنوز آماده نيستي. با اينكه در مقابل عشوه هاي آنان هيچ حرف و هيچ عكس العملي انجام ندادم، 🔹️اما متأسفانه نمره قبولي از اين آزمون نگرفتم...