🕊🌹🔹
🌹
🔹
#کتاب_راز_درخت_کاج🌹🕊
#خاطرات :
#شهیده_زینب_کمایی 🌹🍃
فصل ششم..( قسمت دوم )🌹🍃
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین
ما تا آخر مهرماه راضی به رفتن نشدیم بابای مهران قصد داشت که ما را به خانه تنها خواهرش در ماهشهر یا به خانه فامیل پدری اش ور رامهرمز ببرد چند سال قبل از جنگ دختر عموی جعفر برای گذراندن دوره تربیت معلم آمده بود آبادان و مدا زیادی پیش ما بود من هم حسابی از او پذیرایی کرده بودم مادرم چند بار دعوتش کرد و ماهی صبور و قلیه ماهی برایش درست کرد منزل عموی بابای مهران در رامهرمز بود و جعفر اصرار داشت ما را به آنجا ببرد تا اخر مهر ماه راضی به رفتن نشدیم.اوضاع شهر روز به روز خراب تر می شد بازار و مغازه ها تعطیل شده بود مواد غذایی پیدا نمی شد نان گیر نمی امد حمله عراقی ها هر روز سنگین تر می شد مردم بعضی از محله ها در کوچه و خیابان های سنگر ساخته بودند و در سنگرها زندگی می کردند ولی ما سنگر نداشتیم توی خانه شرکتی خودمان زندگی می کردیم حیاط سیمانی خانه زیر دوده سیاه پیدا نبود مخزن های نفت پالایشگاه آتش گرفته بودند و شبانه روز در حال سوختن بودند و دوده سیاه آنها حیاط همه خانه های اطراف پالایشگاه را پر کرده بود. یکی از روزهای آخر مهرماه مهران و مهرداد دوتایی با عصبانیت به خانه آمدند و گفتند شما باید از شهر بروید من و مادرم مخالفت کردیم مهرداد گفت شما که مخالفت می کنید اگر عراقی ها آمدند وارد خانه شدند با دخترها چه می کنید؟ من گفتم توی باغچه خانه گودال بکنید ما را در گودال خاک کنید آن روز مهری و مینا از دست برادرها فرار کردند و به مسجد پیروز رفتند بابای مهران و پسرها مصمم شده بودند که ما را از آبادان بیرون ببرند مهری و مینا توی مسجد قایم شده بودند و حاضر به ترک آبادان نبودند مهران به زور آنها را از مسجد بیرون آورد و به خانه برگرداند من تسلیم شده بودم و با دخترها حرف می زدم که آنها را راضی به رفتن کنم اما دخترها مرتب گریه می کردند و اعتراض داشتند مینا که عصبانی تر از بقیه دخترها بود شروع به داد و فریاد کرد و گفت من از شهرام فرار نمی کنم می خواهم بمانم و دفاع کنم. مهرداد که از دست دخترها عصبانی بود و غصه ناموسش را داشت و اینکه دخترها دست عراقی ها بیفتد وحشت داشت برای اولین بار خواهرش را زد با عصبانیت آن چنان لگدی به سمت مینا پرتاب کرد که یک طرف صورت مینا کبود شد.
#یا_زهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد...
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
https://eitaa.com/aflakiyanekhaki8899
---~~ 🌴
#لبیک_یازینب...🌴~~---