🔰آثار مثبت زهد در سلامت روانی 💢انسان زاهد به دلیل وابسته نبودن به بهره‌های دنیایی، از آسایش و آرامش در زندگی برخوردار است. بیشتر اضطراب‌ها و ناراحتی‌های انسان ناشی از تعلق خاطری است که به لذات مادی دارد. کسی که از این وابستگی رها شده و دل از بهره‌مندی‌های دنیوی کنده است، زندگی بی‌دغدغه و راحتی خواهد داشت. 💢زهد دراخلاق اسلامی به معنای اعراض و صرف نظر کردن از برخی لذات مادی، برای رسیدن به اهداف والاتر است. زاهد برای رسیدن به اهداف والاتر، دل به دنیا نمی‌بندد. «زهد یعنی اعراض و بی‌میلی، در مقابل رغبت که کشش و میل است. زاهد کسی است که توجهش از مادیات دنیا به عنوان کمال مطلوب و بالاترین خواسته عبور کرده و متوجه چیزهای دیگری...، شده است. بی رغبتی زاهد، بی‌رغبتی در ناحیه اندیشه و آمال و ایده و آرزو است، نه بی‌رغبتی در ناحیه طبیعت، که طبع انسان نسبت به چیز تمایلی نداشته باشد». ⭕️اکنون به آثار مثبت زهد در سلامت روانی اشاره می‌کنیم: 1. آرامش و راحتی. انسان زاهد به دلیل وابسته نبودن به بهره‌های دنیایی، از آسایش و آرامش در زندگی برخوردار است. بیشتر اضطراب‌ها و ناراحتی‌های انسان ناشی از تعلق خاطری است که به لذات مادی دارد. کسی که از این وابستگی رها شده و دل از بهره‌مندی‌های دنیوی کنده است، زندگی بی‌دغدغه و راحتی خواهد داشت. امیرالمؤمنین علیه السلام زهد را به بهترین وجه معرفی می‌فرماید: «زهد در قرآن، در دو جمله خلاصه شده است: "تا متأسف نشوید بر آنچه از دست شما می‌رود و شاد نگردید به آنچه خدا به شما می‌دهد".[حدید، 23.] هر کس بر گذشته، اندوه نخورد و بر آینده، شادمان نشود، به هر دو جانب زهد دست یاقته است».[الزهد کله بین کلمتین من القرآن قال الله سبحانه: لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما اَتاکم و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح بالاتب فقد اخذ الزهد بطرفیه» (نهج البلاغه، حکمت 439] مسلماً کسی که چنین دیدگاهی به دنیا دارد و رفتاری متناسب با آن انجام می‌دهد، جسم و جانش آسوده و فارغ از ناراحتی‌های معمول زندگی این جهانی است. تأکید بر حال و اکنون که در بیان بسیاری روان‌شناسان دیده می‌شود، ریشه در همین آموزه دینی دارد. 2. آزادگی. کسی که به دلیل وارستگی، میل و رغبتی به ثروت و موقعیت دنیوی ندارد، از عزت نفس بالایی برخوردار است و مجبور نیست برای رسیدن به مطامع مادی پیش همه سر خم کند و ذلت را بپذیرد. «آزادگان جهان که سبک‌باری و سبک‌بالی و قابلیت تحرک و پرواز، اصیل‌ترین آرزوی آنان است، از آن جهت زهد و قناعت را پیشه می‌سازند که نیازها را تقلیل دهند و به نسبت تقلیل نیازها خویشتن را از قید اسارت اشیا و اشخاص رها سازند. ولی یک سلسله نیازها طبیعی و ضروری نیست و به وسیله خود انسان یا عوامل تاریخی و اجتماعی بر او تحمیل می‌شود و آزادیش را از آنچه هست، محدودتر می‌سازد. گرایش انسان به زهد، ریشه در آزادمنشی او دارد. انسان میل به تملک و بهره‌مندی از اشیا دارد، ولی آنجا که می‌بیند اشیا به همان نسبت که در بیرون، او را مقتدر ساخته است، در درون، ضعیف و زبونش کرده و مملوک و برده خویش ساخته است، در مقابل این بردگی طغیان می‌کند و نام این طغیان، زهد است».[سیری در نهج البلاغه، ص 231 و 232.] امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «دنیا خانه‌ای است که از آن بگذرند نه جایی که در آن بمانند و مردم در این دنیا دو گونه‌اند: یکی آنکه خود را فروخت و خویش را به تباهی انداخت و دیگری آنکه خود را خرید و آزاد ساخت».[«الدنیا دار ممر لادار مقر والناس فیه رجلان: رجل باع فیها نفسه فاوبقها و رجل ابتاع نفسه فاعتقها» ( حکمت 133).] 👇👇