پیوند علم و عمل 🔹 انسان، موجودی است متفکر که کارهایش بر استوار است و تفکّر او در تنظیم کردارش مؤثر است. نه می توان او را از اندیشیدن بازداشت و نه می توان کار و کوشش را از او گرفت تا موجودی جامد و بی فعّالیت شود و نه می توان پیوند میان علم و عمل او را نادیده گرفت. بنابراین، حیات بشر، آمیزه ای از است و نیز آگاهی و دانش او خطوط فعالیتش را ترسیم و به کار و کوشش او کمک می کند. 🔹 ناهماهنگی میان دانش و عمل انسان، او را از حیات و هویت انسانی بی بهره می کند؛ زیرا هویت بشر از اندیشه های علمی و انگیزه های عملی ساخته می شود و کسی زنده است که اندیشه صائب و انگیزه صالح دارد. بنابر این، هر قدر دانش انسانْ عمیق تر و کردار او حکیمانه تر و پیوند میان دانش و کوشش او استوارتر شود، زندگی او خردمندانه تر و پربارتر و در نتیجه او زنده تر است. از این رو، در ره آورد پیامبران و رهبران الهی که وظیفه احیای انسانیت را به عهده دارند: ﴿یا أیّها الّذین امنوا استجیبوا لله و للرسول إذا دعاکم لما یحییکم﴾ ... . قرآن کریم، گاهی با تشویق آدمی به «علم متقن» و «عمل محکم»، او را به استحکام پیوند میان این دو فرامی خواند و گاه نیز جهل و بیکاری و تن پروری و گسیختگی علم از عمل را نکوهش می کند. انسان باید با آموختن دانش و انجام کارهای صالح و نیز با تحکیم پیوند میان دانش و کوشش، خویشتن و جامعه را از چنگال نیستی و جهل و تنبلی برهاند تا به «حیات معقول و مسؤول» بار یابد... . 🔹 گستره نفوذ علم از قلمرو عمل بیش تر و نسبت میان این دو، «اطلاق» و «تعیّن» است؛ یعنی علمْ حقیقتی است مطلق و عمل حقیقتی متعیّن است. از این رو، عمل را به اوج مقام ارجمند علم، راهی نیست؛ زیرا برخی از معلوم ها از محدوده حیات بشری بیرون است و انسان در تحقق آن ها هیچ نقشی ندارد. افزون بر این، پیدایش آدمی، مرهون و معلول تحقق برخی از معلوم هاست. نیز برخی از معلوم ها در درون محدوده حیات بشر جای دارند و پیدایش آن ها در گرو اراده و کار اوست؛ به گونه ای که اگر او نبود، این امور هرگز پدید نمی آمدند. 🔹 به هر روی، بهره مندی از اندیشه برهانی و نیز پیروی انگیزه از آن، موجب می شود که انسان بر همه کارهایش توفیق یابد و نبود هر یک، رسیدن به هدف را ناممکن می کند؛ چنان که ملّت کج اندیش و ناآگاه که از جزم علمی محروم است یا ملّتی دانا که عزم عملی ندارد، هرگز به مقصود خود نمی رسد. سرّش آن است که اندیشوران بی بهره از استدلال و برهان، گرفتار شک هستند و اگر عاقلانه تصمیم نگیرند، دچار تردید نیز خواهند شد. راه رهایی از آسیبِ شکِّ در دانش، بارور کردن اندیشه علمی است و راه رستن از تردید در منش، دستیابی به عزمی پایدار و خردمندانه است. 📚 شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص117 تا 119 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra