💠 ویژگی های رهبران الهی 3. رهبری قیادی در زمان حیات 🔹 خداوند، جهان را برپایه تسخیر اداره می کند: ﴿ سخّر لکم ما فی السموات و ما فی الأرض ﴾ و نظام کیهانی را با این ویژگی ها آفرید: 1. هدف همگان را مشخّص کرد. 2. همه را به ابزار تکامل مسلّح نمود. 3. راه کمال را به همگان نشان داد.4. آنان را به راه درست رهبری کرد؛ ﴿ قدّر فهدی ﴾. 🔹 این سلسله امور، ولایت تکوینی خداست و پیامبران که خلفای خدایند از این ولایت برخوردارند، همچنین خداوند اذن امور یاد شده را در نظام تشریع به آنان داده است؛ نه آن که تدبیر را تفویض کرده باشد؛ یعنی انجام این وظایف را به آنان دستور داد. بنابراین، خدا به انسان عقل و اراده و اندیشه و انگیزه بخشید و نیز کمال شایسته او را به وی نشان داد و میان انسان مستکمل و کمال شایسته او صراط مستقیمی ترسیم کرد؛ آن گاه به پیامبران فرمان داد که خود نخستین راهیان این راه باشند و بدین وسیله مردم را هدایت کنند و وقتی مردم به قلّه هرم کمال رسیدند، آنان را با جاذبه دعوت کنند. 🔹 پیامبران انسان ها را به روش تسخیر هدایت می کنند، نه به قهر و جبر. تسخیر، آن است که فاعل برتر، کمال شایسته فاعل پایین تر خود را برای او تشریح می کند و با فراهم کردن مراکز فکری و تصمیم گیری و دیگر امکانات لازم، او را به کمالِ لایق وی رهبری می کند تا او آزادانه راه خویش را برگزیند. بنابراین، رهبری پیامبران از سنخ تحریک قیادی است، نه سیاقی. تحریک قیادی، آن است که پیشوا، پیشرو قافله است و دیگران را جذب نموده، به دنبال خود می کشاند. پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «انّ الرائد لایکذب أهله»؛ «پیامبران که پیشاهنگ کاروان بشریتند، به پیروانشان دروغ نمی گویند». آنان زمانی مردم را به راهی فرامی خوانند که خودشان، پیشاپیشْ آن را پیموده باشند؛ چنان که امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمودند: ما هرگز به شما دستوری ندادیم، مگر آن که خود پیش تر آن را انجام داده ایم. 🔹 چنین رهبری ثمربخش وکارساز است. ازاین رو، رهبرانی چون امام حسین (علیه السلام) موفق بودند و نیز افرادی همچون سید حسن مدرس، شیخ فضل الله نوری، میرزای شیرازی و امام خمینی (قدّس الله اسرارهم) بیش از دیگران به موفقیت دست یافتند. آن کسی که با حرکت در پیشاپیش کاروان، خطرها را به جان می خرد و به پیشواز زندان، شکنجه، مهاجرت و شهادت می رود، آن گاه امّت را به دنباله روی از خویش فرا می خواند، سخنش نفوذ و اثر ژرفی بر پیروان خواهد داشت؛ ولی رهبران سیاقی که خود حرکت نمی کنند و خویشتن را به خطر نمی اندازند، بلکه از عقب قافله، دیگران را به حرکت و قیام سوق می دهند، رهنمود آنان نفوذی نخواهد داشت. 🔹 از منظر امام حسین (علیه السلام) مهم ترین شرط برای حضور دیگران در کربلا، این بود که هر کس لقای الهی را وطن خود می داند و برای آن جنگ می کند (نه برای آب و خاک هر چند منافع دنیا و مصالح این جهان نیز در ظلّ آن تأمین می شود) و قصدش رسیدن به کمال انسانی است، همراه من بیآید... . همه معصومان (علیهم السلام) شهادت در راه خدا را فخر می دانستند و از مرگ ذلیلانه در بستر بیماری بیزار بودند. امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمودند: والاترین مرگ، شهادت در راه خداست. به خدا سوگند! هزار ضربت شمشیر در میدان جهاد، بر من آسان تر از این است که در راه غیر خدا، در بستر راحت بمیرم؛ «...لألف ضربة بالسیف أهون علىّ من میتة علی الفراش فى غیرطاعة الله». 📚 شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص 143 تا 147 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra