سلام، داشتم خاطره دوستان رو میخوندم که منو یاد یکی ازکارهای خودم در کودکی انداخت😊 روزی من ومامانم وداداشیم برای مهمونی به خونه داییم رفتیم. درخانه گوشه اتاق دوتومن پول افتاده بود، منم دیدم روی زمین کسی برش نمیداره منم برداشتم وگذاشتم توجیبم.😞 وقتی اومدیم بیرون وازخونه دورشدیم به مامانم گفتم من این پول رو برداشتم😊 بهم گفت کجا بود؟ براش توضیح دادم گفت درسته ک روی زمین بود ولی به این معنا نیست که اونا پولشون رو نمیخان و تو برداری! منم خیلی شرمنده شده بودم😢 مامانم گفت باید بریم وپول رو پس بدیم و بگیم که حواست نبوده! (برای اینکه من زیادشرمنده نشم) شایداگه اون روز به خاطر دو تومن بی ارزش مامانم منو تشویق میکرد تخم مرغ دزد شتردزد میشد... خدایا شکرت به خاطر پدر و مادرخوبم😍😊 🌺نمونه شماره39 مسابقه ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 بزنید. 🆔️@aamerin_ir