🌼🌼 باید که دار خاطره‌ها را به‌پا‌کنم عشق تو را عزیز قشنگم! رها کنم باید که بیشتر، پس از این، چشم خویش را با دستمال گل‌گل اشک آشنا کنم عشق است علت‌العلل دردهای من با عشق تو چگونه خودم را دوا کنم؟ از نامه‌های پارۀ تو دامنم پر است حاشا که باز با خط خوبت خطا کنم!  بگذار مس شوم، برو ای کیمیای عشق! اصلا نخواستم که دلم را طلا کنم دیگر به عشق، نفخۀ او جان نمی‌دهد دلخوش به این بهار  خودم را چرا کنم؟ آخر چقدر از خودم ای چرخ روزگار! از اینکه صید عشقْ دلم شد حیا کنم؟ از خویش خسته‌ام ولی از دوست خسته‌تر بهتر که ترک صحبت آن بی‌وفا کنم باید به‌جای بال‌زدن در هوای شهر خود را پرندۀ قفس انزوا کنم امشب برای آنکه بمیرند خاطرات باید که دار خاطره‌ها را به‌پا‌کنم 🦋 🌼🌼