هدایت شده از بارش‌های قلم من
از عشق تو سردارِ دل، صد لاله پرپر می‌شود چشمانِ کرمان در عزای لاله‌ها تَر می‌شود ظالم جنایت می‌کند، دشمن حمایت می‌کند در قلبِ ایران نفرتش مانند خنجر می‌شود دشمن که وحشت کرده از سیل عظیم زائران از اتحاد ِعاشقان روحش مُکدر می‌شود در صحنه وارد می‌شود با نقشه‌‌های شوم خود مثل گذشته حیله‌های او مکرر می‌شود این کاروان با عشق آمد تا کند عرض ادب از کوچشان غرقِ غم و اندوه رهبر می‌شود هر جا گلی غرقِ به خون از ترکِشِ این انفجار یک گُل بدونِ سر یکی صدپاره پیکر می‌شود در چارمین سال از فراقت، داغِ تازه آمده آه از غمی که زنده‌تر با داغ دیگر می‌شود چون می‌شود بیدارتر ایران از این آشوب‌ها دشمن به این خاطر همیشه منبع شر می‌شود از بادِ ظلم و فتنه‌ها هرگز نمی‌لرزیم ما از غیرتِ ما سرنگون مکر ستمگر می‌شود (معصومه گودرزی) @bareshe_ghalam 🥀🥀