تقصیر خودم بود، تو تقصیر نداری
چون خوابِ دَم صبحی و تعبیر نداری
هر وقت زمانش برسد، میرسی از راه
چون مرگی و یک ثانیه تأخیر نداری
عقل آمده با لشکرش، امّا تو چه ای دل؟!
حتّی سپر و نیزه و شمشیر نداری
ای بخت نگونبخت من! امروز عوض شو
فردا که شود، فرصت تغییر نداری
گفتی که وفادار بمانیم؟ وفا چیست؟
چیزیست که تو، از بدِ تقدیر نداری...
#مجید_بابازاده